ملت های خاور میانه بازیچه دست ابر قدرتهای و سیستم غارتگر آنان نشوید. آنان برای هر چند مدت یک کودتا راه میاندازند و یک انقلاب دست و پا میکنند و مردم را به جان هم میاندازند و خودشان برنده اصلی هستند. مشگلات و مطالب خود را با متانت حل کنید. رهبران دنیای خاورمیانه با عقل و درایت عمل کیند. از تحریک کردن جوانان بر ضد هم بپرهیزید. غارتگران این را میخواهند که ما متشتت و متعرض باشیم. با عدل و داد حکومت کیند که صدایی مخالف شنیده نشود. و اگر شنیدید آنرا با متانت و حلم حل کیند نه با قهر و زور.
رهبران گرام خاور میانه برای هم خط و نشان نکشید و مردم را به آرامش برساند و آسایش. از دزدی و فساد جلوگیری کنید و در ساختن بنای علمی کشورتان بکوشید. جوانان احتیاج به دانش و بینش و فرهنگ دارند نگذارید که ملت اسلام بیسواد و کودن به دنیا معرفی شود. برای راحتی و آسایش مسلمین بکوشید ثروت خود را در بدست آوردن قلبها بدانید و نه در دلار های در حسابهایتان درکشور های بیگانه.
ببینید در عراق چندین کودتا و انقلاب بر پا کردند. اول خانواده سلطنتی را با وضعی فجیع کشتند و جسد هایشان را در خیابانها به گردش درآورند. بعد هم همین بلا را مدتی بعد سر رییس انقلاب یا کودتا در آورند و سرش را بریدند و تصویر کله بریده اش را از تلویزیون عراق پخش کردند. و اسم اینکار ها اسلام نهادند.
هر چندی یک کودتا و یک انقلاب راه میاندازند و سر مردم را مشغول و سرمایه های مادی و معنویشان را به غارت میبرند. در ایران سی تیر راه انداختند و سپس بیست و هشت مرداد. بعد هم که دیدند که کشور ساکت است و دارد به نوعی پیشروی میکند با انگشت گذاشتن روی نکته های ضعف و برزگنمایی آنان و نشان دادن فساد و دزدی مردم را تحریک کردند و با در دست داشتن وسایل ارتباط جمعی از مویی کوهی درست کردند.
همه تیمساران و مدیران دوران شاه و تمامی وزیران و نمایندگان را خاین و خاطی نامیدند و مردم را علیه آنان به شورش و کودتا و انقلاب دعوت کردند. آنها تصمیم داشتند که شاه بیمار و مغرور را به زیر بکشند. از شاه یک دیکتاتور ساختند و مقاومت جزیی او را برزگنمایی کردند. امروز خیلی ها میگویند که ایکاش که شاه تسلیم نمیشد و نمیگذاشت که کشور اینطور نا آرام و بل بلشو شود. که صدام تحریک شود که به ایران حمله کند. اگر شاهی مقتدر وجود داشت و اگر قدرت دفاعی کشور در اثر انقلاب کم نشده بود شاید صدام جرات حمله به ایران را نمیکرد. علاوه بر آن قدرت های استعماری صدام را در حمله به ایران تشویق کردند و به او کمک های قابل توجهی هم کردند.
تمامی دستگاه های دنیا در آن هنگام از شاه بد میگفت و از رقیبش خوب میگفت. و او را تا مرحله امامت و پیامبری رسانید. به مردم اینطور حالی کردند که وی یک فیلسوف دانشمند است که در لباس روحانیت میخواهد شر دیکتاتور را بکند و به مردم خدمت کند. او پول نفت را به مردم خواهد داد و رفاه سعادت را برای ایرانیان هدیه خواهد آورد.
یک روحانی شاید آدمی خوب باشد ولی نمیتواند در پست یک دانشمند قرار بگیرد. مثلا اگر شما کودکتان دندان درد دارد اورا نزد یک روحانی نخواهید برد ولو اینکه یک مسلمان سخت و سفت باشید بلکه اورا نزد یک پزشک دندان خواهید برد. حال اگر یک روحانی را مثلا وزیر اقتصاد کیند مسلم است که به سبب نداشتن علم ودانش آنکار خراب کاری خواهد کرد. گرچه ایمان و پاکی و دزد نبودن شرط خوبی است ولی برای پذیرفتن یک شغل حرفه ای و یک شغل دانشگاهی کافی نیست.
مردان دین و ایمان وکسانی که شاه و اطرافیانش را دزد و خاین میخواندند اکنون سی سال است که بر این سرزمین مقدس ایران بطور مطلقه حکمرانی میکنند. آنان که از ندادن آزادی در دوران شاه شکایت داشتند. خودتان دیدید که چقدر بمردم آزادی دادند.
حالا با نهایت احترام میگویم که این دو روزه زندگی را بخود و اطرافیان زهر نکنید. به عقاید مردم احترام بگذارید و از یک جنگ خانگی پرهیز کیند. میخواهید فاتح تهران شوید. دیگر دوران فتح بپایان رسیده است ببینید که حتی آمریکا نمیتواند فاتح باشد. با قرار دادن برادران علیه برادران و خواهران علیه خواهران برای خودتان لعنت ابدی خواهید خرید.
بیایید که آبروی اسلام و سایر ادیان و خدا را حفظ کیند. و کشور را به ویرانه ای تبدیل نکنید. نگذارید که کودکان و جوانان ایران پر پر شوند و پدران و مادرانشان داغد یده. از محبت و رافت و دوستی اسلامی که با آن تربیت شده اید استفاده کنید. که دیگران نگویند که ایکاش شاه همه روحانیت را از بین میبرد و ما را از شر این روحانیون بدون روحانیت آسمانی حفظ میکرد. گذشت سخت است. کدام مادر میتواند از مرگ و کشته شدن فرزندان ایران خرسند باشد و قاتل ها را عفو کند.
در مقام روحانیت با آبروی دین بازی نکنید. خمس و زکات را بمردم بدهید نه در بانکهای خارج ذخیره کنید. این مقام های ظاهری دنیایی بچه کارتان میآید برای خود بهشت و آخرت را بخرید. و اموال خود را وقف جوانان ایران زمین کنید. بنیاد های خیریه بسازید نه بنیاد های شر وخرابی و وحشت و جنگ و کشتار. جوان ایرانی را در لباس پلیس و یا بسیجی به نبرد خیابانی با دانشجو و کارگر نفرستید.
برای ایران آباد بیایید همه با هم با محبت و دوستی اقدام کنیم و جلوی جنگ و نفرت را که خواست غارتگران بین المللی است بگیریم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرنینش ز یک گوهرند. ما همه خواهران و برادران هم هستیم ما همه در ایران بزرگ و خراسان بزرگ وتوران زندگی میکردیم ما همه یک بودیم و امروز به تفرقه نشسته ایم. رهبران بیایید که کشور خود را دوباره متحد بسازیم و مردم خود را دانش پژوه و مفید تا از استقلال واقعی برخوردار شویم. کشور احتیاج به مغزهای دانشمند و نیروی کار خوب دارد فساد و دزدی کشورهایمان را به قهقهرا خواهد برد. از ظلم و کین بپرهیزید و به دانش و دوستی روی آورید.
درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را.
آی برادر صورت زیبای ظاهر هیچ نیست گر توانی سیرت زیبا بیار.
