روزهای پر آشوب،روزهای پر تلاطم،روزهای غمگین و خاکستری … و من در اینجا افتاده،بی زبان و حتا بدون هیچ پیکری .
روزهای دور از خانه، روزهای طوفانی، روزهای پر سکوت و بارانی… و من گریان و نالان در نبود سهراب.
دلم گرفته است،پژمرده است،دلم خاموش از پرواز سهراب است.
چشمانم غرق از افسردگیست… دفتر شعرم خالیست،امروز هیچی برام دیدنی نیست !
امروز ۲ قطره اشک میخواهم… تنها ۲ قطره اشک و نه چیز دیگر.
یک قطره اشک برای سهراب و یک قطره دیگر برای مادرش.