فرق آنچه من می گویم
با تو
این است
که در برهوت ذهن
من آب می کارم
و درخت روان می سازم
من نمی ترسم
اگر باران بتابد
و خورشید ببارد
من در دشت قایق می رانم
و در برکه اسب می دوانم
من جنگلی آبی میکشم
مملو از رودهای سبز
و آرزو می کنم
آرزو می کنم
که خدا کند دگر کسی
آزادی بادبادک را
برای دقیقهای سرخوشی
به سرِ انگشتِ بازی
گره نزند