در روزهای اخیر و همزمان با شکل گیری جبهه مخالفان دیکتاتوری که از درون نظام سر بر آورده اند (هاشمی، خاتمی، منتظری و …) و هم صدا شدن آنها در این مقطع تاریخی (حدقل) با خواسته های 30 ساله مردم ایران بخصوص جوانان ایرانی، بر علیه خلافت علی خامنه ای و نظامیان سپاهی و بسیجی و روحانیون رادیکال، گروهی از دوستان دست به قلم و دست به نقاشی (نویسنده، نحلیل گر و کاریکاتوریست ) بدون شک با نیت خیر ولی با بی دقتی به موقعیت خطیر و حساسیت وضعیت فعلی دست به حملات بی فایده و یادآوری تاریخ عملکرد اصلاح طلبانی مانند هاشمی و خاتمی و دیگر فعالان در آمده و نیت این رهبران اصلاح طلب را با صدای بلند زیر سوال برده اند!
به این دوستان بدون تعارف میگویم که اشتباه میکنید! حداقل در مورد هاشمی اشتباه میکنید! خاتمی که تکلیفی ندارد و از اول هم به دنیای سیاست تعلق نداشت. ولی خوب دم او هم گرم که این دفعه یک بیضه ای به نمایش گذاشته (تا حدودی البته!) ولی هاشمی فعلاً در موقعیتی قرار گرفته که برای گذار از این مرحله بسیارجدی و خطیر برای حرکت جوانان ما ارزشمند است و باید او را در کنار خود تا آنجایی که امکان دارد نگاه داریم!
با آخرین سخنانش و جهتی که انتخاب کرده، هاشمی رفسنجانی سرنوشت سیاسی و حتی زندگی شخصی و جان و مالش را در این مرحله با مبارزه مردم ایران برای آزادی و شرایط بهتر گره زده و هم سرنوشت کرده است. تا چه فاصله و زمانی این همسویی ادامه خواهد داشت ما نمیدانیم ولی فعلاً باید او را هم سنگر خود بدانیم! در تاریخ این بسیار اتفاق افتاده است. جنگ دوم جهانی را شما ببینید و بسیاری نمونه های دیگر! همه ما گذشته هاشمی و کارهایی را که او و خانواده اش کرده اند میدانیم. درضمن همه ما میدانیم که شایعه و تهمت هم زیاد در ایران رسم است. این یک حقیقت تلخ است که یک کلاغ و چهل کلاغ در ایران خیلی مد است، حتی در مورد دیکتاتورهای فعلی هم! همه چیزهایی که به خامنه ای و ا.ن. نسبت داده میشود هم حقیقت ندارد!
در مورد هاشمی لطفاً مقاله ملیحه محمدی را در شماره فعلی روز بخوانید. نکته بسیار خوبی را بیان میکند! و با نظر ایشان کاملاً موافقم:
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/article/2009/july/19//-f9e2347dae.html
دید خود بنده هم این است که اولاً که بنده برای تغییر و تکامل فکری در هر کسی حتی هاشمی رفسنجانی امکان قایلم. هاشمی هم دوام و بقای این رژیم را به احتمال خیلی زیاد هم اکنون در بازگشت به دامان مردم میبیند. مگر این غیر ممکن است؟! دوماً ، حتی اگر این تغییر تفکر اتفاق نیافتاده باشد و مواضع مترقی هاشمی در حال حاضر و دیگر روحانیونی که فعلاً در مقابل رهبر و رادیکالها ایستاده اند مصلحتی و جناحی باشد ، ولی در صورت پیروزی این جناح نمیتوانند به اعمال مردم ستیزانه نظام در این 30 ساله باز گردند. این آبی است که از کوزه ریخته شده و انتظارات مردم کمتر نخواهد شد!
به قول غربی ها این جنی را که از بطری در آمده نه تنها خامنه ای و سپاه و بسیج نمیتوانند با زور مسلسل و زندان و شکنجه دوباره به بطری برگردانند، مسلماً و بدون شک معتدل ها و موسوی و هاشمی ها هم اگر در این جدال پیروز شوند و قدرت را در جمهوری اسلامی دوباره بدست بگیرند نه میتوانند و نه خواهند خواست که این جنی آزادی خواهی و عزت طلبی را به بطری باز بچپانند!
این است که بنده توصیه میکنم برای مصلحت این حرکت مردمی، دوستان ژورنالیست، خبرنگار، نویسنده و کاریکاتوریست در برون و درون مرز کمی از بحث ها و مطالبی که به دشمن فقط کمک میکند و کاری جز تضعیف جبهه مردم در این مقطعً نمیکند، خودداری کنند!
