شهرام همایون و مسئله پرچم ایران

– وطن دوستی یا موقعیتی برای پول درآوردن شهرام همایون مدیر تلویزیون ماهواره ای کانال یک تازگی ها با داغ کردن بحث پرچم ایران و اینکه چه آرمی باید روی آن باشد جان تازه ای به برنامه های یکنواخت خود در تلویزیون کانال یک داده است.

نامه ای سرگشاده به آقای شهرام همایون:

آقای همایون مدیر محترم تلویزیون کانال یک – سلام

هدف من از نوشتن این نامه در میان گذاشتن مسائلی در رابطه با تحولات اخیر ایران با شما میباشد. دانستن این مسائل برای مردم ایران و جنبش موج سبز مفید خواهد بود. قبلا عرض کنم که ترجیح می دادم بجای نوشتن این نامه سرگشاده می توانستم مستقیما با شما صحبت میکردم ولی چند باری که سعی کردم روی خط تلفن با برنامه شما تماس بگیرم با قطع تلفن به من اجازه صحبت ندادید. از شما که در یک کشور آزاد زندگی میکنید و ادعا میکنید فردی دمکراتیک هستید بیشتر از این انتظار می رود و شما باید تحمل شنیدن نظرهای مخالف را نیز داشته باشید.

همانطور که همه اطلاع دارند ایران بلافلصله بعد از انتخابات اخیر دستگیر تحولاتی شد که در سی سال اخیربیسابقه بوده است. یکی از دلایلی که مرا وادار کرد این نامه را به شما بنویسوم این موضوع است که شما گاهی بطور غیر مستقیم در برنامه های خود مدعی می شوید که این جنبش مردم داخل ایران مدیون تلاشهای شما میباشد و طوری وانمود می کنید که جنبش “ما هستیم” که شما طراح آن هستید در تمام ایران عضو دارد و این جنبش با فعالیتهای خود باعث شد مردم دل و جرات پیدا کنند و به خیابانها بیانند. ولی همه میدانند که این حرکتهای مردمی بلافاصله بعد از انتخابات بطور خودجوش بوجود آمد و هیچکس تا یک روزه قبل از انتخابات تصورش را نمیکرد که میلیونها مردم به خیابانها آمده و اعتراض کنند.

اگر بخاطر داشته باشید یک هفته بعد از شروع اعتراضات با آقای داریوش همایون یک مصاحبه تلفنی داشتید و ایشان که یک سیاستمدار با تجربه هستند به صراحت گفتند که این جنبش موج سبز متعلق به هیچ سازمان و گروهی در خارج از ایران نیست و مال خود مردم ایران میباشد و آپوزسیون خارج از کشور نباید آنرا به خود منتصب کنند. در ضمن شما هنگامی میتوانید ادعا کنید که حرکتهای اخیر در داخل ایران تحت تاثیرفعالیتهای شما و تلویزیون کانال یک بوده است که این فرضیه را بپذیریم که مردم داخل ایران به توصیه های شما در رابطه با انجام تظاهرات و دیگر مسائل گوش میکنند.

اما حقیقت موضوع غیر از این است و من در اینجا به شما ثابت میکنم که جنبش موج سبز در ایران هیچ ربطی به شما و تلویزیون شما ندارد.

همه کسانی که برنامه های تلویزیونی شما را مشاهده میکنند بخوبی بخاطر می آورند که شما چطور از یک ماه قبل از انجام انتخابات مکرر به مردم توصیه میکردید که انتخابات را تحریم کنند و در آن شرکت نکنند و من حتی بخوبی بخاطر می آورم که در یکی از تفسیرهای خود گفتید که شرکت در انتخابات یعنی رای به ولایت فقیه و مهر صحت گذاشتن بر ظلمهای این رژیم بر مردم. آگر بخاطر بیاورید در آن ایام با شما تماس میگرفتم و به شما میگفتم که رای دادن مردم ربطی به تایید کردن ولایت فقیه ندارد و این یک تاکتیک سیاسی است که مردم در داخل ایران هوشییارانه میخواهند با روی کار آمدن اصلاح طلبان فضای سیاسی را کمی باز کنند تا بتوانند در یک محیط کمی بهتر از دوران احمدی نژاد مطالبات به حق خود را دنبال کنند تا با هزینه کمتری به آن مقصود برسند.

همانطور که میدانید حدود 90% از کسانی که میتوانستند رای بدهند یعنی 45 میلیون به توصیه های شما نه گفتند و به پای صندوقهای رای رفتند و اکثریت مردم به آقای میرحسین موسوی که شخصی اصلاح طلب است رای دادند اگر چه رژیم با تقلب آقای احمدی نژاد را از صندوق در آورد و همین تقلب در نتیجه اتخابات بود که میلیونها نفر از مردم را عصبانی کرد و به خیابانها کشاند و موج سبز متولد شد.

حالا بیایید این اتفاق مهم را کالبد شکافی کنیم. تنها دو دلیل میتواند نافرمانی مردم از فتوای تحریم انتخابات شما را توجیه کند:

دلیل اول- مردم در داخل ایران بخاطر سانسور و یا دلایل دیگری نتوانسته بودند برنامه های کانال یک را ببینند و نتیجتا توصیه های شما را نشنیده بودند و نمی دانستند که شما توصیه کرده اید مردم انتخابات را تحریم کنند و رفتند و رای دادند.

دلیل دوم- مردم برنامه های کانال یک را دیده بودند و از توصیه شما برای تحریم اتخابات آگاهی داشتند ولی چون اهمیتی به توصیه ها و پیشنهادات شما نمی دهند رفتند و رای دادند. یعنی 45 میلیون در داخل ایران با مبارزه به شیوه شما مخالفند.

حال اگر دلیل اول را بپذیریم میتوان این نتیجه را گرفت که تلویزیون شما هیچ تاثیری در داخل ایران ندارد و برنامه های شما فقط مورد توجه قشر کوچکی از ایرانیان خارج از کشور میباشد.

اگر دلیل دوم را بپذیریم میتوان این نتیجه را گرفت که مردم صحبتها و توصیه های شما را شنیده بودند ولی چون این رژیم را از نزدیک تجربه کرده اند و با پیچده گی های رژیم بیشتر از شما آشنایی دارند به توصیه های شما اعتنایی نکردند و برای به روی کار آوردن دولتی به رهبری اصلاح طلبان به پای صندوقهای رای رفتند به این امید که آقای میر حسین موسوی را انتخاب کنند.

اگر شما قدری اصالت سیاسی داشتید بایستی بلافاصله در روز بعد اتخابات که معلوم شد قشر بسیار عظیمی از مردم در انتخابات شرکت کردند به بینندگان خود می گفتید که تاکتیک شما برای مبارزه با رژیم مورد قبول مردم ایران قرار نگرفت ولی چون هدف شما آزادی برای ایران است به اشتباه خود اقرار میکردید و به موج سبز می پیوستید و به جای تبلیغ “جنبش ما هستیم” فقط جنبش موج سبز را که متعلق به تمام مردم در سراسر دنیا میباشد تبلیغ میکردید. ولی افسوس که بخاطر خود محوری نه تنها اینکار را نکردید بلکه با به میان آوردن موضوع پرچم آگاهانه یا ناآگاهانه باعث شدید در بخشی از مردم ایران (البته خوشبختانه فقط در لس آنجلس)شکافی ایجاد شود.

حدس من این است که مردم داخل ایران کمابیش با برنامه های شما و طرز فکر شما آشنایی کامل دارند اما چون طبق معمول مردم در داخل ایران خیلی از آپوزسیون خارج از کشور هوشیارترند تداوم حرکتهای آزادیخواهانه خود را در این دیدند که تند روها و نظامیان را کنار بگذارند به این امید که با تجربه هایی که از دوران آقای محمد خاتمی بدست آورده بودند با روی کار آمدن آقای موسوی اینبار با همبستگی بیشتر خواستهای سیاسی خود را مطالبه کنند.

به این خاطر بود که وقتی اصلاح طلبان آقای میر حسین موسوی را نامزد انتخابات کردند حدود ده میلیون از کسانی که با انتخابات قهر کرده بودند با شوق زیادی تصمیم گرفتند به پای صندوقهای رای رفته و کاری کنند که آقای احمدی نژاد برای دور دوم انتخاب نشود. لازم به ذکر نیست که سقف مطالبات مردم ایران خیلی بیشتر از آنست که اصلاح طلبان بتوانند با وجود ولایت فقیه و شورای نگهبان و سپاه پاسداران عملی سازند ولی اینکه چرا در مقطع فعلی مردم خواهان آنند که اصلاح طلبان روی کار آیند نیاز به تفسیر فراوان دارد که در این نامه نمی شود به بحث و بررسی آن پرداخت. ولی همینقدر میتوان گفت که مردم داخل ایران اعتقاد به انقلاب خوننین ندارند و ترجیح میدهند با راههای مسالمت آمیز و دادن کمترین هزینه این رژیم را وادار به عقب نشینی کنند.

ضمنا فراموش نکنید که 24 میلیونی که به آقای موسوی رای دادند بخوبی می دانستند که آقای موسوی وعده تغییر رژیم را نداده بود و در اینصورت میتوان این نتیجه را گرفت که مردم داخل کشور خواهان اصلاح رژیم از درون هستند تا بتوانند گام به گام به آرمانهای خود که شامل برکناری ولایت فقیه و شورای نگهبان و دیگر نهادهای غیر منتخب مردم میباشد دست یابند.

موضوع دیگری که شما مرتب آنرا به مردم گوشزد میکنید بحث پرچم است و لازم میبینم در مورد پرچم چند نکته را به شما یادآوری کنم. پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان برای اکثر مردم ایران مقدس است ولی از آنجایی که سازمان مجاهدین خلق از همان سالهای اول انقلاب مبارزات ضد جمهوری اسلامی را در سایه این پرچم انجام دادند رژیم جمهوری اسلامی هر نوع تظاهراتی را که در خارج از ایران انجام می گیرد و مردم پرچم شیر و خورشید نشان را در دست دارند این تظاهرات را ه به سازمان مجاهدین خلق نسبت می دهد تا به هرشکلی که میتواند از اعتبار این تظاهرات بکاهد و به مردم داخل ایران بگوید که این افراد ضد انقلاب و منافق و طاغوتی هستند. به این دلیل است که بعضی از گردانندگان تظاهرات در خارج ایران یه مردم پیشنهاد میکنند که از آوردن پرچم شیر و خورشید نشان خودداری کنند تا رژیم ایران با نشان دادن فیلم این تظاهرات در داخل ایران نتواند این نوع تظاهرات مردمی را به مجاهدین و سلطنت طلبان نسبت بدهند و از تاثیر آن در داخل ایران بکاهند. درک این موضوع باید بسیار ساده باشد ولی نمی دانم چرا شما فکر میکنید گردانندگان این تظاهرات ضد پرچم شیر و خورشید نشان هستند و آنها را وابسته به رژیم جمهوری اسلامی میدانید.

آقای همایون آیا واقعا فکر میکنید اگر بعد از انقلاب 1979 یک دولت مردمی و دمکرات به روی کار آمده بود مردم با داشتن آرم الله بر روی پرچم مخالفتی داشتند؟ البته که نه. پس اینکه چه آرمی باید بر روی پرچم ایران باشد اصلا جزو بحث فعلی و مطالبات مردم نیست و شما فقط این موضوع را داغ نگه میدارید تا بنوانید با فروش پرچم درآمدی برای تلویزیون کسب کنید. به عبارتی دیگر همانطور که سران رژیم در داخل ایران دکان دارهای دین شده اند شما نیز در خارج ایران دکاندارپرچم شده اید. البته اگر فقط به فروش پرچم اکتفا میکردید و جریانهای سیاسی را که برای میارزات ضد رژیم از پرچم شیر و خورشید نشان استفاده نمی کنند نمی کوبیدید و مورد حملات خود قرار نمی دادید هیچوقت وقت خود را با نوشتن این نامه به شما طلف نمی کردم و آرزوی موفقیت برای شما و تلویزیون کانال یک را میکردم. اما از آنجایی که صحبتهای شما در باب پرچم باعث نفاق و دو دستگی در بین ایرانیان خارج از کشور شده و این به ضرر جنبش موج سبز مردم داخل ایران میباشد وظیفه ملی خود دانستم که این مطالب را به شما گوشزد کنم.

در مورد پرچم فعلی با آرم الله این مطلب را یاد آور شوم که به هرحال 30 سال پیش در ایران انقلابی شد و بخاطر شور انقلابی که در تمام کشور سایه افکنده بود گروهی به غلط یا درست پیشنهاد کردند که با برداشتن آرم شیر و خورشید و گذاشتن آرم الله بجای آن هویت اسلامی رژیم را به مردم دنیا نشان دهند. البته گذاشتن آرم مذهبی بر روی پرچم به خودی خود باعث دیکتاتوری یک رژیم نمیشود. همانطور که میدانید پرچم اسرائیل ستاره داوود که یک آرم مذهبی است را بر روی پرچم خود دارد و با اینحال اسرائیل تنها کشور صاحب دمکراسی در منطقه خاور میانه میباشد. و در آمریکا نیز بر روی تمام اسکناسها نوشته شده ” ما به خدا اعتماد میکنیم” و این واژه مذهبی باعث نشده که دولت آمریکا حقوق شهروندانش را نقض کند.

آیا میدانید که پرچم آمریکا در 200 سال اخیر بارها تغییر شکل داده است؟ پس تغییر جزئی در پرچم یک کشور خصوصا وقتی که یک رژیم از ریشه جابجا میشود امری عادی است که در سراسر دنیا اتفاق افتاده است. باری مردم ایران به این لحاظ که مسلمان هستندبا واژه الله اصلا اشکالی ندارند و به خاطر اعتقادات خود با داشتن این واژه بر روی پرچم تا به امروز مخالفت چشمگیری نکرده اند و اگر به شعارهایی که در در این سی سال در تظاهرات خود داده اند نگاه کنید هیچکدام در رابطه با پرچم نبوده است.

البته اشتباه نکنید قصد من از گفتن این مطالب حمایت از این پرچم و یا آن پرچم نیست. من فقط میخواهم این موضوع را به شما تفهیم کنم که بحث پرچم در این مقطع از مبارزات مردم ایران عین همان مثل معروف “یک جنگ زرگری” میباشد که به همبستگی مردم لطمه وارد میکند. مطالبات فعلی مردم اصلا ربطی به پرچم ندارد. به هر حال در آینده و هنگامی که ایران آزاد شد مردم در یک رفراندم میتوانند بگویند چه آرمی را بر روی پرچم ترجیع میدهند.

مطلب دیگری که مرا کمی ناراحت کرد دیدن یکی از برنامه های شما بود که در آن یکی از خبرنگاران کانال معروف فاکس نیوز که بخاطر موج سبز در ایران به استودیو شما آمده بود به این خبرنگار گفتید که کانال یک اقدام به ارسال تعداد زیادی قلمهای دوربین دار به داخل ایران کرده و تظاهرکنندگان با استفاده از این قلم ها از تظاهرات فیلمبرداری کرده و آنرا برای شما و سایتهایی اینترنتی مانند یوتوب می فرستند. نیمدانم انسان تا چه اندازه میتواند خود محور باشد که تا این حد واقعیت را طور دیگری نشان دهد.

اگر فرستادن این قلمها به داخل ایران صحت داشت حتما یکی از حامیان شما که این قلم را دریافت کرده بود فیلمی از آن گرفته بود و شما صدها بار آنرا نشان داده بودید. شما نیز مانند همه مردم دنیا که اخباراخیر ایران را دنبال میکنند میدانید که جوانان غیور ایران با استفاده از تلفن های همراه (موبایل) که دارای دوربین هستند فیلمهای تظاهرات را گرفته و آنرا از طریق اینترنت به تمام دنیا میفرستند. آیا گفتن این دروغها به بینندگان خود جهت سوه استفاده از احساسات پاک آنها و درخواست کمکهای مالی نوعی کلاهبرداری نیست؟

من و شما در یک کشور آزاد و کاپیتالیست زندگی میکنیم و دوباره تکرار میکنم اگر شما فقط به فروش پرچم و قلم و اجناس دیگر بدون سوه استفاده از احساسات ملی مردم در این مقطع حساس از تاریخ کشور عزیزمان ایران بسنده میکردید نه تنها به شما خرده نمی گرفتم حتی خودم نیز این اجناس را از شما خریداری میکردم. ولی همانطور که آقای داریوش همایون که از اقوام خود شما هستند در آخرین مصاحبه شان به شما تاکید کردند که هیچ گروه و سازمانی در خارج از ایران حق ندارد و نباید این حرکت مردم در داخل ایران را به خود منتسب کند و بر روی موج آن سوار شود لازم دیدم یکبار دیگر این مطلب را به شما یادآوری کنم.

در برنامه دیگری از مردم درخواست کمکهای مالی میکنید تا 5000 پرچم شیر و خورشید نشان را خریداری کرده و آنها را به داخل ایران ارسال کنید. آیا آنها را از طریق پست جمهوری اسلامی میخواهید به داخل ایران بفرستید یا اینکه مسافری دارد میرود ایران و شما از وی درخواست میکنید که این پرچمها را یکجوری در چمدانش جاسازی کند و به محض ورود به ایران با رابط شما در تهران تماس بگیرد و آنها را بین اعضای جنبش “ما هستیم” تقسیم کند؟ شما را به خدا دست بردارید و اینقدربا احساست مردم بازی نکنید و شعور آنها را به بازی نگیرید.

مردم ایران با ریسک کردن جان خود به میدان آمده اند تا به سردمداران این رژیم بگویند که آنها را نمی خواهند و ایکاش شما و تلویزیون کانال یک فقط به اطلاع رسانی اکتفا میکرد و اینقدر بذز تفرقه بین ایرانیان خارج از کشور نمیپاشید.

آقای همایون مردم دنیا از حرکت مردم ایران حمایت میکنند و این جنبش چه شما خوشتان بیاید چه نیاید به جنبش موج سبز معروف شده است و بسیاری از شخصیتهای برجسته هنری و سیاسی دنیا با پوشیدن مچ بندهای سبز حمایت خود را از این جنبش اعلام کرده اند. چرا شما که خود را یک ایرانی میدانید به اندازه این خارجیها برای جنبش موج سبز احترام قائل نمی شوید و از آرمانهای آنها که پس گرفتن رای خود میباشد حمایت نمی کنید؟ زیاد عجله نداشته باشید که راه یکساله را یکشبه طی کنید. فعلا اجازه دهید مردم حداقل خواست خود را که انتخابات جدید و یا بقول آقای خاتمی اجرای یک رفراندوم است بدست بیاورند و بعدا راجع به تغییر رژیم و تغییر قانون اساسی و این نوع مطالب صحبت خواهیم کرد.

همانطور که اطلاع دارید رهبر تصادفی این موج سبز فعلا آقای میرحسین موسوی و اصلاح طلبان در داخل ایران میباشند و به همین دلیل طی هفته های اخیر بیش از هزار نفر از رهبران اصلاح طلب و طرفداران آنها را بازداشت و به زندان انداخته اند تا این نهضت را در نطفه خفه کنند. هیچ نهضتی بدون رهبر یا شورای رهبری نمیتواند درازمدت دوام بیاورد و اگر آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و حتی رفسنجانی زیر فشارهای زیاد مقام رهبری کوتاه آمده بودند و نتیجه اتخابات را پذیرفته بودند این جنبش در همان روزهای اول از بین رفته بود و پذیرش آنها دادن چراغ سبز به بسیجی ها و نیروهای امنیتی میبود تا بدون هراس خون هزاران نفر را براحتی در خیابانها بریزند و این قائله را فوری تمام میکردند. اما خدا را شکر که اینطور نشد و آقای موسوی و کروبی برخلاف پیش بینی های بسیاری از سیاستمداران داخل و خارج کشورو حتی خود شما در حد توان خود پایداری کرده و باعث شدند این جنبش به یک حرکت عظیم در سراسر دنیا تبدیل شود.

اما متاسفانه بارها دیده ام که شما و همکاران شما شاید بدلیل عدم شناخت شما از تاکتیکهای مبارزاتی به آقای موسوی حمله کرده و انواع دشنامها را به ایشان داده اید. واقعا جای تاسف است که شما یعد از گذشت سی سال هنوز با الفبای تاکتیکهای مبارزاتی آشنایی ندارید و همه چیز را از زاویه تنگ خود می بینید. اولین تاکتیک مبارزاتی خوشامد گفتن به افرادی است که از کمپ مقابل به کمپ مردم پیوسته اند وشما باید از این موضوع خرسند باشید که آقایان موسوی – کروبی – خاتمی و حتی شخصیتی مانند آقای هاشمی رفسنجانی به سمت مردم آمده اند واین حرکت آنها باعث سست شدن پایه های حکومت شده است. اما افسوس که یا بخاطر عدم شناخت لازم از سیاست و یا بخاطر خودمحوری شما نه تنها از این حرکت این آقایان خرسند نشدید بلکه تا جایی که توانسته اید این شخصیتها را مورد دشنامهای خود قرار داده و سعی میکنید آنها را به کمپ مقابل هل دهید.

آقای شهرام همایون من با این موضوع که شما سعی میکنید از طریق تلویزیون خود که بی شک خیلی در تاسیس آن زحمت کشیده اید پول درآورید ابدا مخالفتی ندارم و این حق شماست. اما هنگامی که پول درآوردن شما به جنبش موج سبز مردم ایران صدمه بزند و باعث گونه ای نفاق بین ایرانیان خارج از کشور بشود وظیفه ملی خود میبینم که به عنوان یک ایرانی که قلبم برای ایران و ایرانیان میطپد به شما اعتراض کنم.

البته میدانم که پس ازخواندن این نامه از طریق تلویزیون خود انواع و اقسام تهمتها را به بنده می زنید و بنده را باجگیر رژیم و عضو حزب الله و خلاصه این محملات معرفی میکنید و بقول مردم ترور شخصیت میکنید تا مردم مطالبی را که در این نامه سرگشاده به شما نوشته ام جدی نگیرند. البته این درست همان کاری است که جمهوری اسلامی با مخالفان خود انجام میدهد. هر جا که از پاسخگویی به انتقادهای منطقی مخالفان خود کم می آورد و جواب قانع کننده ای ندارد که به آنها بدهد شروع به ترور شخصیت آنها میکند. اما امیدوارم شما این انتقادات مرا یک دعوای شخصی به حساب نیاورید و تا دیر نشده است در رفتارهای خود تغییری دهید.

در پایان لازم می بینم که به شما بگویم من یک ایرانی آزاداندیش هستم و چیزی جز رهایی مردم ایران از قید دیکتاتوری و خفقان نمیخواهم. یک روز به شما زنگ زدم تا با شما در مورد جنبش سبز صحبت کنم و بحث ما کمی داغ شد و شما بعد از قطع تلفن من از طریق تلویزیون نام مرا ذکر کردید و مرا یک نوارفروش که با دولت ایران معملات بازرگانی دارد معرف کردید. من اگر اسمم را میپرسیدید خودم را به بینندگان شما معرفی میکردم ولی اینکار شما بسیار زشت و غیراخلاقی بود. محض اطلاع شمابگویم که من مدرک مهندسی در رشته برق و کامپیوتر دارم و از توان بازوی خودم نان میخورم و یرعکس شما از هر وسیله ای استفاده نمی کنم و از مردم درخواست کمک مالی بکنم تا امور زندگی ام بچرخد.

در مورد اتهام رابطه مالی با رژیم داشتن باید به شما عرض کنم که در کنار کار تخصص ام که کامپیوتر و اینترنت میباشد بله بنده مدیر یک وب سایت هستم که از طریق آن هزاران فیلم و سی دی و دی وی دی را به هموطنانی که دسترسی به این اجناس ندارند را معرفی میکنم و هموطنان از سراسر دنیا از طریق خرید از این سایت موسیقی و سینمای ایران را زنده نگه داشته اند. فیلمهای مستند که در مورد رژیم اسلامی افشاه گری میکند نیزدراین سایت بفروش میرسد.پس شما تا دلتان میخواهد به من اتهام بزنید ولی هیچکدام از آنها به من نمی چسبد.

نهایتا من اعتقاد دارم که بهترین کاری که ایرانیان خارج از کشور میتوانند بکنند هماهنگ کردن حرکتهای خود با حرکتهای مردم در داخل ایران میباشد و نه اینکه در موازات جنبش موج سبز جنبش هایی مانند جنبش “ما هستیم” و امثالهم درست کنند.

امیدوارم که بینندگان شما در در هرکجای دنیا که این نامه را میخوانند کمی در حمایت از شما تامل کنند و ببینند رفتار و گفته های شما به سود و یا به ضرر جنبش مردم در داخل ایران میباشد. امیدوارم که شما و تلویزیون کانال یک با تغییر در رفتار و گفتار خود مورد حمایت تمامی ایرانیان قرار بگیرد. مردم ایران به شخصی مانند شما با آن گفتار قوی و امید دهنده بسیار احتیاج دارند ولی ایکاش بقول آقای داریوش همایون سوار این موج سبز مردم در داخل ایران نمی شدید و فقط به عنوان یک رسانه مردمی با اطلاع رسانی به جنبش درون ایران و وحدت بین ایرانیان خارج از کشور کمک میکردید. بنده خود از کسانی بودم که در تلویزیون شما آگهی داشتم و اگر رکوردهای خود را چک کنید میبینید که بارها نیز به تلویزیون شما کمکهای کالی کوچکی کرده ام. پس فکر نکنید که من خدای نکرده با شما غرض ورزی شخصی دارم. امیدوارم خداوند به همه ما کمک کند تا تصمیمهای درستی در زندگی بگیریم.

زنده باد آزادی – پاینده باد ایران

مهندس صادقی

>Orange County, California

>www.IranianMovies.com

>IranianMovies@yahoo.com

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!