قربانی صبح

تقی آقا که چنین ساکن ذهنم ماندی؛

خبرت هست که فضاهای مجاز از چپ و راست

مملو از جنس سیاست گشته؟

پیر و کودک همه جا نرد سیاست بازند؟

سخن از صلح نمی راند کس؟

 

می ندانم که چه سان جوخۀ آتش بر تو

پیش پای سحری سیمابی

در لب تابستان

یک نفس شعلۀ آتش بارید؟

پس از آن هم تک تیر

واپسین جرعۀ جانت را خورد؛

و تو قربانی یک صبح شتابان گشتی؟

 

گفته بودنم تو

گفته بودی روشن

توبه از نای تو هرگز ناید

که تو ناکرده گنه می رفتی.

 

گفته بودندم که

بار دیگر گفتی:

“توبه شایستۀ دژخیمان است؛

نه سزاوار من بی تقصیر”.

 

رفتی و من ماندم

همره محنت و تبعید و فراری از خویش

زیر رگبار حوادث که فرو باریدند

شاهدی بسته زبان

با دلی پرفریاد

پس یک پرسش جاوید توان-نوش سترگ.

 

تو شتابان به در وادی ایمان رفتی.

خر لنگان من اما پس ره کورۀ تشکیک زمان در گِل ماند.

خاطرت هست ترا این گفتم

تو به من خندیدی؟

 

روزی آمد که هوس در دل من توفان کرد.

بغض صد واژه درون دل من کام گشود.

مرد مؤمن؛ دانی

ربع قرنی رفته است.

نوبت نوحه گری بگذشته است.

 

خواستم آن روز بگویم ز گلستان شدن باغ جهان.

خواستم از پنجۀ خونریز پلنگان گویم.

خواستم یک سخن از خستگی خاک خراسان رانم.

خواستم از سبزی دوران بزنم لافی چند.

شاید از رایحۀ عشق سخنی نو سازم.

چاوش آمدن روح بهاران گردم؛

و امید افشانم.

 

باز دیدم گره کور سیاستکاری

نه سرانگشت هنرمند سخن بگشاید

که چنین حقۀ سالوس و دغا

مملو از زهر هزاران رنگ است.

تقی آقا؛ هنر پُرتَک دوران این است.

 

 

سید تقی آل نبی مبارز خستگی ناپذیر انقلاب 1357 از طرفداران مجاهدین خلق در بجنورد بود.  وی در اوایل تابستان 1360 درمیان نخستین دسته از اعدامیان سیاسی بود که به جوخۀ تیرباران سپرده شدند.

 

هشتم امردادماه 1388

اتاوا

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!