وقتی شرایط سخت می شود ان وقت هست که مرز واقعی بین حامیان مردم و حامیان حکومت و بلاتکلیف ها مشخص تر می شود . اینجا ست که باید از امتحان مردم سالم بیرون آمد . ایت الله طالقانی – دکتر مصدق – ایت الله مدرس ومهندس بازرگان و داریوش فروهر و دکتر شریعتی و جهان پهلوان تختی الکی در قلب مردم نمی مانند.
امروزه دهها عناصر اصلاح طلب هستند که در خارج هستند ولی با احتیاط سخن می گویند و نه به صراحت اقای کدیور که می گوید مردم خواهان تغییر حکومت از طریق قانونی و مسالمت امیز هستند . مردم را نباید فریب داد.
من معتقد نیستم که همه باید انقلابی باشند و یا چنان از استبداد با صراحت انتقاد کنند که به زندان بیفتند ولی قرار هم نیست که سر خود را زیر شن کنند که انگار نه انگار خبری هست . یا وجدان درد بگیرند و مقاله ای بنویسند که در شرایط استبداد صغیر ، یک راه فرعی زدن هست . بر عکس چپ روها که انگار توی کره مریخ زندگی می کنند د رغرب در امنیت زندگی می کنند بجای مردم ایران ارزوهای خود را فریاد می کنند و مردم عادی را از اجتماعات فراری می دهند و بزرگترین خدمت را به جمهوری اسلامی می کنند.
امروز عباس عبدی مطلبی دارد در مورد ضعف سیستم دانشگاه و علمی کشور . مطلب متینی هست ولی بدرداین دوره نمی خورد . در شرایطی که کودتا در حال تثبیت خود وسرکوب صدای مردم هست این گونه مطلب نوشتن ، سر خود را کلاه گذاشتن هست . تفاوت کسانی که در حاکمیت نیستند و اعتراض می کنندبا کسانی که در حاکمیت هستند و بالاخره یکی از سران جناح از انها حمایت می کند تفاوتشان در این مواقع تاریخی مردمی مشخص میشود.دانشجوی انقلابی که سفارت امریکا را گرفت در حالیکه مردم انقلاب کرده بودند و میلیونها ایرانی و سازمانهای سیاسی ایران و جهان از ان حمایت می کردند و حاکمیت از ان حمایت می کند کار بزرگی نکرده است.
امروزه صریح گفتن به مردم آگاهی همراه با شجاعت می دهد که تاثیر زیادی بر توسعه و تعمیق جنبش دموکراسی خواهد داشت . الان می شود در مورد مشکل ترافیک هم نوشت و گفت که نظام از حل ان عاجز هست ولی این نوعی فرصت طلبی هست . الان براحتی می شود فهمید که جعفریان رئیس رادیو و تلویزیون شاه و روشنفکران بلاتکلیف و یا خودفروخته کار درستی با بدی کار کرده بودند و تاریخ و مردم چه قضاوتی در مورد انان خواهند کرد .
اگر قرار است کسی خیمه معاویه ( خامنه ای –ولایت فقیه ) به عنوان عامل استبداد و فریبکاری و ضدیت با مردم را نشانه نرود ننوشتنش بهتر از نوشتن در موضوعات دیگر هست . کسی اسلحه هم پشت سرشان نگذاشته است که بنویسد. اگر ننویسید مطمئن باشید که اثراتش بیشتر است و برخی را به فکر واخواهد داشت ولی اگر بنویسید و درست ننویسید خدا را که نمی دانم خودش از شما خواهد پرسید من نماینده اش نیستم .ولی به عنوان یک روزنامه نگار مسلمان که از جور جناح شما سالهاست که در تبعید هستم سر پل صراط ازت نمی گذرم ما در سیاست نیاز به روشنفکرانی داریم که هم اخلاق داشته باشند وهم شجاعت . کسانی که هم خر را می خواهند و هم خرما بهتر است که سکوت کنند این کمترین خدمتی است که همه به مردم می کنند و هم به خودشان . با طرح مسائل فرعی آب را گل آلود نکنید .
پاورقی:مقالهفراتر از خبر؛ اسكناس ۷۰۰ توماني –روزنامه اعتمادملی