آیا به این تصویر خوب نگاه کرده اید چهار جوان قلچماق به چوبدستی به یک جوان دیگر که روی زمین افتاده است حمله میکنند و اورا با چماق میزنند. حتی گرگان هم به گرگی که دراز بکشد حمله نمیکنند. آیا اخلاق ومردانگی در اجتماع آنقدر افت کرده است که چهار مرد مسلح به چماق به خود اجازه میدهند که به یک فرد بی دفاع و روی زمین افتاده و باحتمال با رنج و درد بیشمار حمله کنند و او را بیشتر مضروب نمایند آیا حیوانان وحشی هم اینکار را میکنند. ببینید که چطور جوانان بیچاره ما را مسخ و مغز شویی میکنند که حاضرند هر کاری بکنند.
این بیسجیان و این سپاهیان هم فرزندان این کشور هستند و بجای اتحاد با سایر برادرانشان به جان آنان افتاده اند. چرا؟ چون دارای افکار متفاوتی هستند و همدیگر را قبول ندارند. حتی جانیان آمریکا هم بکسی که اسلحه ندارد با اسلحه حمله نمیکنند و تنها یک نفری با یک نفر دیگر میجنگند و کتک کاری میکنند. این چه شجاعتی است که چهار نفر مسلح به چوب به جان یک نفر زمین خورده بیفتند و اورا آزاد دهند پس جوانمردی و مروت کجا رفته است.
میگویند وقتی سگهای وحشی به شما حمله کردند اکر روی زمین بنشینید و یا بخوابید به شما آزار نخواهند رسانید. این اخلاق در مردم ما در بعضی ها آنقدر سقوط کرده است که به یک زمین خورده هم رحم نمیکنیم. آیا آن شخص قاتل مادر و پدر و یا بچه های آنان بوده است که اورا آن طور با بیرحمی میزنند. آیا دادگاه های اسلام ناب محمدی به این کتک کاریها اجازه داده است. آیا آیات عظام دستور این نامردیها را داده اند. ایا یک سوال و یک اعتراض جوابش کتک کاری آنهم بوسیله چهار نفر به یک نفر است؟ آیا در کشورهای دیگر حتی با یک جانی اینکار ها را میکنند؟
در زمان شاه یادم هست که یک سرباز گارد با شخصی درگیر شده بود یک گروهبان و شاید هم استوار در گوشه ای ایستاده بود به او گفتم که چرا از سرباز خود دفاع نمیکنید. او گفت که دعوای آنان یک دعوای متناسب است هر دو میتوانند از خود دفاع کنند و این مردانگی نیست که من به طرف شخص دیگر حمله کنم و این دور از انسانیت است که دو نفر به یک نفر حمله کنند. من ایستاده ام اگر کار بجای باریک کشید آنان را از هم جدا کنم. سرباز بایست انصاف و مروت را بیاموزد و به تنهایی از خود بتواند دفاع کند.
در زمان رضا شاه یکی از امرا آرتش به دلیلی به زندان افتاده بود و رییس زندان یک جوان قوی هیکل و یک افسرتازه را که ستوان دوم بود به اتاق خود فرا خواند و به او گفت که میروی و از طرف من یک کشیده محکم به سرلشگر ع میزنی و اگر هم مقاومت کرد اورا بیشتر میزنی. میخواهم غرور این سرلشگر ع را از بین ببری. آن افسر شجاع و رشید شهربانی با دست تمامی دکمه های کت نظامی خود را و سر دوشی هایش را میکند و میگوید جناب سروان من شمر نیستم که به یک زندانی اسیر حمله کنم من این درجه واین مقام را نمیخواهم که به یک فرد مسن و یک امیر ارتش حمله کنم و من حاضرم کارگری ساده باشم ولی نمیتوانم به یک اسیر حمله کنم یک اسیر که وسیله دفاعی هم ندارد. من جلاد نیستم من برای این لباس مقدس شهربانی را پوشیده ام که از مردم دفاع کنم نه اینکه به روی اسیر بی دفاع شمشیر بکشم. سروان بالا دست که میبیند که این ستوان شجاع حاضر به کارهای پست نیست میگوید . سید چرا جوشی شدی و میخندد و مثل اینکه میبیند که حتی حق با او است و میگوید بسیار خوب تکمه های لباس را بردار و برو. شاید حتی در دلش هم به این افسر تازه وارد خدمت شده آفرین میگوید که حاضر نیست از موقعیت خود برای بی مروتی و ظلم استفاده کند.
حتی شمر هم به روی امام زین العابدین بیمار شمشیر نکشید. دین بایست مروت دوستی ومردانگی بیاموزد نه ظلم غارت و دزدی و فساد. میگویند علی علیه سلام وارد دادگاهی در زمان خودش شد او در آن زمان خلیفه مسلمین بود شخصی از حضرت شکایت کرده بود. میگویند قاضی به محض دیدن خلیفه از جای خود بلند شد و در مقام احترام بیش از حد و شایسته خلیفه برآمد. حضرت فرمودند نه قاضی من بعنوان یک نفر از دعوا و شاید هم متهم نزد تو آمده ام تو حق نداری که با این احترام زیاد طرف مرا مایوس از عدل وداد کنی. بایست با هر دو ما بطور مساوی و با نظر بی طرفانه بنگری.
یک مامور خوب اگر مجبور شود که گلوله ای شلیک کند به پای طرف میزند نه اینکه مستقما قلب را نشانه رود. شاید هم واقعا انسانیت و مروت و جوانمردی ازبین رفته و آنچه مانده است تظاهر و دروغ و فتنه و فساد است. آیا این انصاف است که قلب کودکان و جوانان ما توسط همین جوانان مسخ شده سوراخ سوراخ شود. آیا فکر میکنید که دولتها غارتگر و فتنه گر گرگان تیز دندان که برای غارت بیشتر ما در گوشه ای خزیده اند از این کار ها خوشحال نخواهند شد.
آنان که جنون تصاحب مقام و جنون جمع ثروت و دزدی و فساد و تجاوز و قتل وغارت را میبینند از فرط نشاط سراز پا نخواهند شناخت و آماده میشوند تا ملت مظلوم بی دفاع و سرگرم زد وخوردهای بیهوده را بیشتر و بهتر غارت کنند.
بیایید با هم دوست متحد وجوانمرد باشیم دزدی و فساد و مال پرستی و جنون داشتن مقام را کنار بگذاریم و برای خدمت به مردم آماده باشیم. ریاست هایی که با زور و خون ریزی بدست میاد بچه درد میخورد؟ ثروتی که از راه حرام و با غارت ودزد و فساد بدست آمده باشد چه وفایی میتواند داشته باشد. برای مردم کار کنید نه برای شهوت قدرت و شهوت مال و حرص مقام . مقام در آنصورت خوب است که مردم شما را تایید کنند. وقتی مردم نمیخواهند بایست مقام را بوسیده و تحویل دهید.
این زندگی کوتاه را به ظلم و فساد آلوده نکنید و برای خود نام نیک بیافرینید نه لعنت و گناه. عبادت بجز خدمت خلق نیست به عبا عمامه دلق نیست. می بخور منبر بسوزان مردم آزار مکن.
دست درازی به جوانان وکودکان کار ی بسیار نکوهیده است و شما که به آخرت عقیده دارید عذاب ابدی و آتش جهنم را برای خود رزرو نکنید.
مسخ کردن جوانان وشست وشوی مغزی دادن آنان و تشویق آنان به قتل وغارت و کشت وکشتار و رعایت نکردن قوانین یک کار بسیار زشت است و شما در دادگاههای الهی و یا بین المللی روزی جوابگو خواهید بود همچنانکه سایر دیکتاتور ها به میز محاکمه کشیده شدند. هیچ کس مستثنی نیست این شتری است که روزی در درب منزل شما هم خواهد خوابید. مکافات دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. آگاه باشید. امیدوارم که خوی انسانی هنوز بطور کامل نمرده باشد. صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار.
