مدیر و شاگرد عزیزش

برای درک بهتر آنچه در جامعه می‌گذرد گاهی بهتر است آنرا در جامعه ای کوچکتر بررسی‌ کرد. احمدی نژاد گفته است رابطه من و رهبری مثل پدر و پسر است. حال اگر احمدی نژاد را بچه مدرسه ای بدانیم و رهبری را مدیر آن مدرسه، آنچه می گذرد را می توان به صورت زیربیان کرد:

روزی پسری به مدرسه میرود در روز امتحان تقلب می‌‌کند، معلم آن کلاس او را می‌بیند و به معلم‌های دیگر هم نشان میدهد. همه بچه‌های مدرسه هم می‌دانند که او اهل درس نیست. قبل از اینکه معلم مدرسه برگه وی را تصحیح کند خبر می‌رسد که نمره اش ۲۰ شده است. این باعث می‌شود که همکلاسی هایش سر صف شلوغ کنند و مدیر مدرسه که از شلوغی در مدرسه هراس دارد سر صف می‌آید و شروع به صحبت با دانش آموزان می‌کند که درست است من این دانش آموز را بیشتر از دانش آموزان دیگر دوست دارم حتی آنها که برای این مدرسه سالهاست زحمت کشیده اند ولی‌ کسی‌ که نمره ۲۰ می‌گیرد تقلب نمیکند. نمره وی بیست و او از بهترین شاگردان کلاس هم هست، اگر کسی‌ هم مشکلی‌ دارد ما وی را از مدرسه بیرون می‌کنیم و یا در یک اتاق حبس می‌کنیم تا کسی‌ صدایش را نشنود.

شاگردان دیگر می‌بینند که در حق آنها ظلم شده و نمی توانند ساکت بمانند. پس آنها هر روز سر کلاس قرآن می‌‌خوانند. و دور هم جمع می شوند تا راه چاره ای با هم پیدا کنند. در همان حال بچه ی متقلب با دوستانش به کلاسی که در آرامش به اعتراض مشغولند آمده و با چوب و صندلی‌ به سر بچه‌های دیگر میزند و به آنها می‌گوید به جای اینکه اینجا بنشینید و حرف بزنید بروید فوتبال بازی کنید. تمام شاگردان از این ناراحت میشوند و به دفتر مدیرمدرسه می‌روند. غافل از اینکه آنجا را پر کرده اند از دوستان متقلب که بعضی‌ از آنها حتی مال آن مدرسه هم نیستند و اینان با خود چماق و چاقو هم به مدرسه آورده اند و حمله می کنند به دانش آموزان بی دفاع. پس از اینکه چند نفرکشته و زخمی می شوند. چند معلمی که از ترس از دست رفتن شغل شان حامی مدیر هستند. به اولیای دانش آموزان توضیح می دهند که مقصرین اصلی دانش آموزانی هستند که به نمره دادن مدرسه شک کردند و به آن اعتراض کردند و آنها که آسیب رساندند از مدرسه های اطراف آمده بودند و هدفشان بدنام کردن این مدرسه است که به قول مدیرمدرسه در منطقه تا ندارد. شاگردان که می‌دانند این دروغ است باز هم در دفتر مدرسه جمع می‌شوند. اما آنها باز همبه جان شاگردان می افتند. بعضی‌ را هم به زیرزمین مدرسه می‌برند و در آنجا مثل سگ با آنها رفتار می‌کنند. ولی‌دانش آموزان ایستاده اند و حق خود را میخواهند و هروز مصمم تر از روز قبل به دنبال حقی‌ هستند که از آنها دزدیده شده.

اما شاگرد پررو و متقلب هم هر جا سکویی می‌بیند به بالای آن میرود تا شاید کسی‌ او را ببیند و به اوتوجه کند، به دیگر دانش آموزان زبان درازی می‌کند و می‌گوید: “شما هیچ کاری نمی توانید بکنید من با مدیر مدرسه دوستم. مثل بابام میمونه و هر کاری می‌خوام می‌کنم“. در روز اهدای جوایز هم که دانش آموز متقلب می خواهد دست مدیر را ببوسد نمایش خنده داری اتفاق می افتد. کسی نمی فهمد که آیا مدیر از متقلب خسته شده و نمی گذارد که دستش را ببوسد و به شانه بسنده می کند یا اینکه دانش آموز اینقدر خود را قوی حس می کند که به این کار هم تننمی دهد.

حال چند تن از شاگردان ممتاز مدرسه را به سر صف می‌‌آورند و به آنها از قبل گفته اند که اگر آن حرف را که ما به تومی‌گوئیم نگویی تو را هرسال رفوزه می کنیم تازه دوستانت را هم پیشت می‌آوریم. ولی‌ همه دانش آموزان می‌دانند که اینها از بهترین شاگردان هستند و حرفهایی که سر صف میزنند همان حرفیست که مدیر و متقلب بزور به آنها داده و نوشته و گفته که از رو بخوانید.

همه می‌دانند که حرفهای زده شده دروغ است و چون در زیر زمین به آنها فشار آورده و حتی باعث شده که وزن هم کمکنند و مجبور به گفتن این حرفها شده اند. حرفهای اصلی‌ این دانش آموزان همان حرفهاست که قبل از به زیر زمینرفتن گفته اند. جالب است که یکی‌ از این دانش آموزان گفته ۲ سال پیش که اگر از من تو زیرزمین حرف کشیدند شما باور نکنید.

ولی‌ شاگردان کوتاه نمیایند چون حرف زور را باید جلوی آن ایستاد باید با آن برخورد کرد باید به معلمان طرفدارفهماند که به زودی این مدرسه که پر از دروغ است تعطیل میشود و آنها هم دیگر کاری ندارند چه بهتر که از همینحالا به دانش آموزان بپیوندد. حتی بعضی‌ از این چوب به دستان دوستان متقلب هم فهمیده اند و چوب خود را زمین گذشته اند و به دانش آموزان تسلیت گفته و به آنها پیوسته اند هرروز از چوب بدستان کم میشود. و لرزه به تن مدیر و متقلب و همدستانشان افتاده. آنها در کنجی به گرد هم آمده و می‌بینند که هیچ راهی‌ ندارند. دوره مدیریت آنها وتقلب به سر رسیده. دانش آموزان ایستاده اند تا مدیری را در مدرسه به کار بیاورند که خود انتخاب کرده اند. هروزبه مدیر و طرفدارانش شعار می دهند که بترسید بتریسید ما همه با هم هستیم

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!