پارلمان نیوز بیانات میر حسین موسوی یکی از رهبران “جنبش سبز” را گزارش داده است. متن گزارش طولانی است و در خور کنکاش و فیض مبسوط بردن توسط اهلش، ولیکن یک نکتۀ مبهم در فرمایشات به گفتۀ پارلمان نیوز “نخست وزیر مورد تائید و حمایت امام” در دیدار با “فراکسیون خط امام” وجود دارد که توجه نااهلش را هم بر میانگیزد.
پر واضح است که نکتۀ ابهامی در آن که میر حسین خان راه حل برو نرفت از شلم شوربای جاری را اجرای “قانون اساسی میراث ماندگار امام و شهیدان (که) میثاق ملی ماست ” میدانند وجود ندارد و لابد پس از سی سال اجرای دقیق قانون اساسی با آن ماده یکصد و ده کذا و کذای آن که قدرت ولی فقیه را بلامنازع کرده حالا قرار است شق القمری بوقوع آید و از دل این میراث ماندگار امام گوهری تابناک استخراج گردد که گفته اند درخت گردکان به این بزرگی، درخت خربزه الله و اکبر.
ولیکن نکتۀ ابهام در این بخش از کلمات قصار نخست وزیر مورد تائید و حمایت امام است که میفرمایند:
“برخی حوادث مانند اتفاقات بازداشتگاه كهریزك و برخوردهای خلاف قانون با افراد بازداشتی و نیز برخوردهای تند با دانشجویان فضای جامعه (به ویژه جوانان) را بسیار تند كرده است. برعهده همه است كه با خویشتنداری و بردباری و به ویژه اجتناب از برخوردهای ناخواسته از سوی عوامل امنیتی و انتظامی از رادیكالتر شدن فضای جامعه جلوگیری كنند”
منظورشان از “اتفاقات در بازداشتگاه کهریزک” همان شکنجه، قتل و تجاوز جنسی به مردان، زنان و کودکان ایرانی است که اکنون محتملاً بدلیل حجب و حیای ذاتی و ایز گم کردنهای آموخته شده از مقتدایشان علی شریعتی به “اتفاقات” خلاصه گشته و “برخوردهای تند با دانشجویان ” را هم یکجورایی تفسیر میکنیم که نه سیخ بسوزد و نه کباب میرسیم سر بخش آخر این تکه از رهنمود های حضرتشان که هرچه زور زده شد معنی مستفاد نشد که نشد.
میفرمایند: “برعهده همه است كه با خویشتنداری و بردباری و به ویژه اجتناب از برخوردهای ناخواسته از سوی عوامل امنیتی و انتظامی از رادیكالتر شدن فضای جامعه جلوگیری كنند”
خوب باشد که حضرتشان بفرمایند که چگونه مردان و زنان و کودکان کت و چشم بسته ایرانی با “خویشتنداری و بردباری از برخوردهای ناخواسته” توسط عوامل درندۀ نظام پر برکت در کهریزکهای فت و فراوان رژیمی که ایشان خواهان بقای آن هستند میتوانند “اجتناب ” کنند. مثلاً چگونه میشود از تجاوز گران جنسی نظام پر برکت خواست که در حین انجام وظیفه از عمل لابد شریف انجام وظیفۀ رسمی “اجتناب” کنند؟