راه دیگر

خیل دانشجو در آن دانشکده

راه خود زاقصای ایران آمده

از شمال و از جنوب و غرب و شرق

چهره ها آمد کزان تابید برق

شور و نیروی جوانی بودشان

صد نشاط زندگانی بودشان

راه دوری تا دبستان تاخته

نردهای آرزوها باخته

والدین با سینه های سوخته

توشه ی فرزند خود اندوخته

بعد از آن هم با هزاران اشک و آه

قرة العینان در افکندی به راه

 

زان دگر سو در وطن درهر کنار

فتنه ها در راه بود و گیرودار

هر زمانی تحت نام و پوششی 

بر علیه صلح می شد کوششی

تحت نام انقلاب و شورشی

دم به دم می رفت برما یورشی

آتشی از هر کناری سر زده

تیزتر از شعلۀ آتشکده

خاک خوزستان به تحریک عدو

گشته بُد آشفته و پیکار جو

شهر گنبد در لهیب جنگ گرم

سوخت در آتش و گردید نرم

آتش جنگی به کردستان به پا

شعله اش افروخته تا سالها

 

در دبستانها هیاهو و دروغ

روز ما را کرده بودی کم فروغ

جاه جویان وصله های افترا

می زدندی هم روا هم ناروا

هر کسی در ادعا رستم شدی

دشمن جانی هر استم شدی

جان نثار خلق بودی در سخن

درعمل مملو ز خودخواهی و من

بوی قدرت مست کردی عده ای

وعده دیگر کرده بعد از وعده ای

هر کسی کو خواستی فضلی نمود

سر به پای گَنده “ایسمی” می بسود

نه کسی حرف دگر کس می شنود

که ز خیل نه هم اندیشانش بود

جمله گی با نام مردم ادعا

می پراکندند در دنیای ما

بوی جنگ و محنت و جوهای خون

می کشیدم تا به صحرای جنون

 

خسته ازهر ادعای نادرست

و تمام نادرستیها که رُست

از تمام فکرت بیگانه گان

که فرو بارید بر ما بی امان

از تمام درد و رنجی که فزود

هیچ امید روز بهروزم نبود

با خودم گفتم که باید زنده شد

تا حریم گوهری ارزنده شد

راه دیگر جست باید بی ریا

تا که انوارم دهد از کبریا

 

استم : ستم

 

ششم آبان 1388

اتاوا

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!