مهیار: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه است
مهیا ر درفرهنگ ایران : کنا یه ا ز عا شق_ شب زند ه دار است
مهیار نام کوچک فارسی : برای دختر و پسرایرانی است
مهیار یا ماهیار : نام یکی از نجیبزادگان زمان ساسانیان است
مهیار در نام پدرسلمان فارسی : سلمان فارسی زاده ی دشت ارژن (در کازرون فارس ) واز فرزندان اشراف پارسی از سلسله پیشدادیان واز صحابه مشهور پیامبر اسلام است . بنابر نوشتههای دهخدا سلمان فارسی دهقانزاده ای از ناحیه ی جی اصفهان و بقولی دیگر زاده ی نواحی رامهرمز خوزستان است . سلمان فارسی یا روزبه ، همان اسیر ایرانی است که پیامبر اسلام او را از اهل بیت خواند. پدر سلمان فارسی ، فرخ مهیار یکی از روحانیان زرتشتی بود
مهیار دیلمی : نام یک ایرانی است که پیش از حمله ی اعراب به ایران یا در خلال این حملات و سالهای آغازین اسلام در ایران میزیسته است . مرزویه ، نام پدرمهیار دیلمی است مهیار ابن مرزویه دیلمی شاعر مشهورو به عربی شعر می سروده است . دیوانی دارد. درباره او گفته اندکه جامع فصاحت عرب و معانی عجم بوده است . برخی او را ایرانی الاصل می دانند که در بغداد متولد شده و منزل او در درب ریاح در کرخ بوده است و همانجا درگذشته . وبرخی نوشته اند که او در دیلم متولد شد و در بغداد برای ترجمه مطالب از فارسی به عربی به استخدام درآمد
مهیار درآیین میترا : مهیار ، احتمالا نام روحانی آیین میترادرایران پیش از اسلام بوده است. مِهرپرستی یا آیین مهر بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر یا میترا بنیاد شده بود. به دلیل ارزشمندی خورشید در این دین ، برخی آنرا خورشید پرستی خواندهاند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. نوچه یا هرکه میخواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایشهای بسیار دشواری سربلند بیرون میآمد. نوچه را ابتدا به مهیار می سپردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش میداد. اما ابتدا باید سوگند میخورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد دست و پیشانی او را خالکوبی میکردند تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود مهیار درجغرافیای ایران : دهستان مهیار درشهرستان قائنات ودر شمال استان خراسان جنوبی است درباغ مهیار ده کوچکی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان . علی آباد مهیار دهی است کوچک از شهرستان شهرضا . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، محصول آن غلات است . کاروانسرای شاه عباسی دارد و اهالی آن به زراعت اشتغال دارند
مهیار در شعر وادب : غزل مهیار از سروده های همین نویسنده است
مهیا ر
ما ما ند ه ا یم عا شقی آ شفته حا ل تو/ سرمست آ ن هوای رخ_ بی مثا ل تو
حیران ز شعلهها که برافکنده هم زشرق / هم از جنوب و باختر و ازشما ل تو
شسته تما م د فتر و اورا ق را برآب / بسپرد ه سر به مکتب نیکو خصا ل تو
ازکف نها د ه د ین و د ل ازبهرکا رعشق / جان و توان گرفته ز کام و صا ل تو
ما ند ه درآ رزوی بهاران و فصل گل / بی طا قتی ز دوری بس ماه و سا ل تو
د لخسته ای زمسجدو از قال و قیل وعظ / د لبسته ای به کوی_ تو و قیل وقال تو
سرگشته ای به با د یه ی بی گیا ه هجر / مهیا ر_ راه_ گلشن خیل خیا ل تو
برکند ه د ید گا ن ره پیشین ز مرز_خواب / ا فکند ه بس نگا ه به نقش جما ل تو
پیوسته بی قرار تو د رمحنت_ فرا ق / چشم ا نتظا ربوسه بر آ ن خط وخا ل تو
مهیا ر_ راه _گلشن_ خیل_ خیا ل تو/ ما ما ند ه ا یم ، عا شقی آ شفته حا ل تو
منوچهر سعا دت نوری
== : منا بع ==
/لغت نامه دهخدا /دانشنامه آزاد ویکیپدیا
/فرهنگ جغرافیایی ایران