کشوری خواهم که ایرانی بود
خالی از جهل و پریشانی بود
من
نخواهم راه و رسم تازیان
اسم و رسمم
باید ایرانی بود
حق مردان با زنان پیشم یکیست
آنچه خواهم راهِ انسانی بود
نسل امروزم نه صدها قرن پیش
کشوری خواهم که امروزی بود
کشوری بی رهبر و والی و میر
تا رها از زور و کین توزی بود
کشوری آزاد و شاد و مستقل
تا که راهش راه بهروزی بود
کشوری دارای نظم و داد و کار
تا مکان رشد و پیروزی بود
کشوری با دولتی قانون مدار
کو زجان در خدمت ایران بود
کشوری با دولتی فرهیخته
تا نشان از ملت ایران بود
کشوری خوشنام و خوب و پیشرو
تا که مهرش در دل و بر جان بود
کشوری محبوب تا ملت درآن
شادمان، آزاده، و خندان بود
کشوری زیبا که ایرانی به آن
سر بر افرازد که از ایران بود