بی مقدمه به اصل موضوع می پردازم : پس از تظاهرات ضد حکومتی مردم تبریز در 29 بهمن 1356، که به کشته و زخمی شدن تعدادی از مردم انجامید،حکومت شاه دست به نوعی فرار رو به جلو زد. معترضین را اغتشاشگران آمده از آن سوی مرزها خواند و تصمیم بر برگزاری مراسمی باشکوه گرفت تا نشان دهد مردم تبریز همچنان با تمام وجود به اعلیحضرت و نظام سلطنتی معتقدند و از آنچه اغتشاشگران اجنبی ساخته می خواندند، خود را مبرا می دانند. جمشید آموزگار به همراه هیات دولت به تبریز رفت تا در مراسم 20 فروردین 1357 شرکت کند. اجازه دهید بخشی از مقدمه ی خبر را به نقل از روزنامه ی اطلاعات در آن روز بخوانیم : « مردم غیور آذربایجان شرقی دیروز با تشکیل یکی از بزرگترین اجتماعات تاریخی خود در شهر تبریز، با دیگر علاقه و دلبستگی قلبی خود را نسبت به سه اصل مقدس نظام شاهنشاهی، قانون اساسی و انقلاب شاه و ملت ابراز داشتند و نشان دادند که تحریکات گروه معدودی اخلالگر و مزدور بیگانه، نمی تواند در ایمان و اعتقاد راسخ آنها، کوچکترین خللی وارد سازد.
بامداد دیروز، میدان « قیام تبریز »، خطه ی مردخیزی که در تاریخ پرشکوه کشورمان جایگاهی برگزیده دارد، شاهد یکی از پرشکوهترین و عظیم ترین اجتماعات تاریخی مردم غیور و میهن پرست تبریز بود که در آن همه ی طبقات و گروه های اجتماعی شرکت جسته بودند. در ساعت 11 و 45 دقیقه، آقای جمشید آموزگار نخست وزیر و دبیرکل حزب رستاخیز ملت ایران به همراه وزیران – قائم مقام های حزبی و معاونان دبیرکل – نمایندگان مردم آذربایجان شرقی در دو مجلس سنا و شورای ملی، در میان ابراز احساسات پرشور نسبت به شاهنشاه آریامهر و خاندان سلطنت، به میدان « قیام تبریز » آمدند و در جایگاه مخصوصی که برای آنها تدارک شده بود، قرار گرفتند » نحوه ی تنظیم خبر، ما را به یاد خبرهایی می اندازد که این روزها صدا و سیما و کیهان از حضور میلیونی مردم برای مقابله با اغتشاشگران وابسته به بیگانه ارائه می کنند.
آن روز بهاری 1357 نیز، حکومت شاه 400 هزار نفر را در تبریز به خیابانها آورد، آن هم تبریزی که حدود 600 هزار نفر جمعیت بیشتر نداشت. اما این اجتماع عظیم چند ماه بعد چه شد؟ آیا آنها که آن روز در حضور جمشید آموزگار و ارتشبد شفقت فریاد «جاوید شاه» سرداده بودند، بر سر آن میثاق خود ماندند، یا آنکه همه چیز نمایش دولت مستعجلی بود که برای مشروع نشان دادن خود، به بسیج نیرو دست زده بود؟ براستی این چهارصد هزار نفر را در ماههای بعد چه شد؟!
این پرسشی است که صدا و سیما و روزنامه هایی چون کیهان باید از خودشان بپرسند، که آیا گمان نمی برند تاریخ در حال تکرار است؟ یا می پندارند که برای آنها تاریخ جوری دیگر رقم زده خواهد شد و ارفاقی در حق آنان صورت خواهد پذیرفت؟! این بریده ی روزنامه ی تاریخی، می تواند در هنگامه ی کنونی بسیار راهگشا و تامل برانگیز باشد، چه آنکه تصویر حکومتی را در پیش چشمانمان بازمی نماید که مخالفان پرشمارش را عده ی معدودی اغتشاشگر از خارج آمده دانست و پایدار نماند. آیا آنان که امروز نیز چنین می کنند، از تاریخ نمی خواهند بیاموزند؟ حکومت شاه آن روز 400 هزار نفر را در تبریز جمع کرد، اما برجای نماند. از این روی بر سر اینکه امروز طرفداران حاکمیت دهها هزار نفر بودند یا صدها هزار نفر، چانه نباید زد ؛ بازی با اعداد و ارقام،ما را در فراسوی تاریخ ایمن نخواهد گرداند.
برای خواندن مطالب و دیدن عکسها میتوانید به لینک (http://passionofanna.wordpress.com/) مراجعه کنید.