محو دین و یا هجو دین و یا انکار دین به نظر من کاری بیمورد است. زیرا بسیاری از مردم به آن عمیقا عشق میورزند و اعتقاد دارند. در ثانی هیچ یک از فلاسفه و یا دانشمندان علوم نتوانسته ثابت کنند که دین و خدا وجود ندارد. همانطوریکه ثابت کردن خدا بود و یا نبود آن هم ممکن نیست.
دین بیشتر یک باور است که جوابی برای مجهولات ماست. گرچه بسیاری از انسانهای کم سواد دیندارهای متعصبی هستند ولی حتی بسیاری از دانشمندان بنام نیز به دین عقیده دارند و سعی میکنند که حتی دین و خدا را ثابت کنند.
راز بهشت و جهنم و یا چرا ما هستیم و بایست زندگی کنیم و به مرگ تسلیم شویم هم پنهان است. خوب اگر همه مردم در نهایت آزادی باشند که دین را انتخاب کنند و یا نکنند باز خواهیم دید بسیاری از انسانها واقعا بدون هیچ ضرب و زوری باز به اردوگاههای دین میروند.
آنچه که مسلم است عقل ما شاید هنوز آنقدر رشد نکرده است که بتوانیم تمامی مشگلات انسانها را حل کنیم. مشگل مرگ حرص و تمامیت خواهی مشگل امراض و وحشی گریهای انسان مشگل ظلم و زور و بی انصافی همه از مشگلاتی هستند که هنوز حل نشده اند و دین های مختلف سعی میکنند همچون فلاسفه راهی پیدا کنند.
تا مادامی که دین برابر دوستی محبت و برادری و برابری است نمیتوان به آن ایرادی گرفت. ولی آنجا که دین از این مرحله میگذرد و در دستهای اشخاصی ناباب که شاید اصلا نه دین را قبول دارند و نه خدارا قرار میگیرد آنوقت است که از دین به عنوان یک حربه و یک سپر استفاده میکنند و این دین برای آنان وسیله میشود برای حفظ قدرت و شوکت و یا برای غارت مال و ناموس دیگران. مثالهایش هم زیاد است.
آن روحانی نمایانی که مشروب بی حد مینوشند قمار میکنند و زنا مینمایند به جان و ناموس دیگران تجاوز میکنند و همه را بنام دین مینویسند.
ابوسفیانها معاویه ها یزید ها و ابن ملجم ها و یا شمر ها همه نمونه ای از این دینداران بدون معرفت بوده است. همچنین در اروپا قرون وسطی دیوانه گان و دزدان و جانیانی که لباس رهبانیت پوشیده بودند و جان ومال مردم را غارت میکردند و خودشان را هم نابود میکرده و یا در آتش زنده زنده میسوزانیدند.
در مقابل هم هستند کسانی که با دوستی و محبت بصورت یک دین دار به خدمت جامعه همت گماشته اند. اشخاصی نظیر مادر ترزا و یا معلمان شریف و زحمت کشی که با وجود بینوایی به آموزش مردم میپردازند و مومن به یک دین هستند. اگر در دین مثلا زرتشت نگاهی بکنیم میبینم که گفته است گفتار نیک پندار نیک رفتار نیک و در هیچ یک از این گفته ها ظلم و بدی وجود ندارد.