در اوج سر مهر، مهوشی بس زیبا، در اب تن روشن
گمراهی نباشد در امر من، خدایی بود، و بنده ای، در فیصل امر، تا ابدیت
گر خدایی، و مذهبی، در بحر عالم، بس پدید
جویا باش، ای تندرست، گامت نهاد، جلبت درست، ز این محفل امر
اهور مزدا، و اهریمن، در بس جدال
بس غوغا، الهی و ابلیسی، روح خیام شاد، ز این اوضاع و احوال
ای برادر، دست من گیر، و راه من رو
ابدیت ناپایان، من خدای تو ام، و تو خدای من، نه مسیح، و نه محمد
لب بر لبان عاشق، مولانا در بین ما
نگریز از سرنوشت خود، نه برادر، ایمان در دل گیر، اعتقادات بر روح، قدمی جلو نه، روحت ازاد، نفست شاد، سرنوشتت بر پا