“دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من” – شعر: مولوی، دکلمه: احمد شاملو

 

From Divan-e Shams (Ghazaliat) by Rumi, Recitation (Deklame’) by Ahmad Shamlou

 

 

مولانا جلال الدین محمد مشهور به ‘مولـوی’

از دیوان شمس (غزلیات)

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من      
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو      
وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم      
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم      
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

بی‌پا و سر کردی مرا بی‌خواب و خور کردی مرا      
سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من

از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم      
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو      
ای شاخ‌ها آبست تو ای باغ بی‌پایان من

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی      
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

ای جان پیش از جان‌ها وی کان پیش از کان‌ها      
ای آن پیش از آن‌ها ای آن من ای آن من

منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی      
اندیشه‌ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من

مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد      
در آب حیوان مرگ کو ای بحر من عمان من

ای بوی تو در آه من وی آه تو همراه من      
بر بوی شاهنشاه من شد رنگ و بو حیران من

جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا      
بی‌تو چرا باشد چرا ای اصل چار ارکان من

ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من      
ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!