آزادی حقی است که ریشه در شعور انسانی دارد. آزادی در میدان اندیشه شکل میگرد و از پس ترا وشی خود جوش به جریانی مدا وم و زاینده تبدیل میشود.
تاریکی سکوت را میزاید و سکوت عادت را و عادت روز مره گی و سبکسری و هوچی گری را.ملّتی که احمقانه و سبک سرانه سالها در آنسوی سایه خود پنهان شده است هرگز به آرمانهای واقعی و منطقی دست نخواهد یافت. ملّتی که با صدای هر طبل و نقارهای به خیابانها میریزد و برای هر کس و ناکسی هو را میکشد، ملّتی است مسموم، منسوخ و محکوم به شکست. ملّتی که راه مبارزه کردن را نمی شناسد اما مدام در میدان است ملّتی است اهل خودکشی و ویرانی.
دیروز، ۲۲ بهمن، منا د یان آزادی و دموکراسی میدانی برای فریاد و جولان نیافتند. دیروز منا د یان آزادی در برهوتی از توهم و مالیخو لیا بر ترا کم بغض و رنج هزاران ساله خود افزودند. دیروز آزادی در کوچهٔ پس کوچهٔهای دیار ما به سرگردانی ا بدی و غریبانه خود واقف شد. دیروز آزادی جنازه خود را برای هزار مین بار تشییع کرد. دیروز آزادی در میان شعلههای سبک سری و نا بخردی و هوچی گری قومی خود باخته و خود فریب به دودی از حسرت و نسیان تبدیل شد.
آنچه دیروز در ایران اتفاق افتاد واقعیتی تلخ است و انکار کردن آن کاری احمقانه و کوته فکرانه خواهد بود. جنبش سبز با سر به دیوار خورد! راستی چرا؟؟