فریب و دیگر سروده ها

 بر گرفته از مجموعه سروده‌های امید وآرزو

فریب

خون دل خوردی و فریا د رسا سر دادی
باورت سا خت مسیحا نفسی بر آمد
به افق خیره شدی تا که کبوتر بینی
زهی افسوس که کفتار بسی‌ بر آمد
آسمان را طلبیدی همه جا روشن و صاف
با د و طوفان بشد و خا ر و خسی‌ بر آمد
تا سخن یا قلم ات در راه آزاد به رفت
بر حذ ر ما ندی و فوج عسسی‌ بر آمد
 نوعروس ملک کابین گشته درچنگال خصم/ فره هشیا ر:صدای جرسی بر آمد

  منوچهر سعادت نوری  

 مصادره
او که با عصر نو مجادله کرد
قهقرا را دوای مساله کرد
نقشه های خطا مذاکره کرد
او جوانان ما مصادره کرد
او که رخسار زن به چادر برد
او که آزادگان ملک آزرد
با بسی نخبگان مشاجره کرد
او جوانان ما مصادره کرد
او که آتش به جان کشور زد
پشت  پا برکتاب و دفتر زد
راه آینده را مخاطره کرد
او جوانان ما مصادره کرد
منوچهرسعادت نوري

شاهد
بعد یک روزگار پر اندوه
نوبت شادمانی من و توست
چون سرآید زمان رنج و ستوه
روز و شب گلفشانی من و توست
گر که ظلم و ستم شود نابود
عهد آواز خوانی من و توست
راضی و شاد و خوش ازین مقصود
شاهد آسمانی من و توست
منوچهرسعادت نوري

فردا
فردا ، ز عمق و بن قلب آسمان
از نیلگونه سپهر فضای روز
خورشید، افروخته چون گوی آتشین
افراشته کمند
جار طلیعه می زند
تاریکی و سیاهی و محنت شود تباه
سربازها ، همه تسلیم مرد راه
عزمی قوی ، به مکان خیمه می زند
ساده مگیر تو فردا را
فرداست جلوه ی ایمان ها
باور بدار که یک فردا
خورشید در سفینه ی توفانی پگاه
جوشیده است و پرتو زرینه می زند
منوچهرسعادت نوري

xxx

 

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!