مهم ترين محروميت کارگران ايرانی محروميت آنها از داشتن تشکلهای مستقل
است. مشکلاتی مثل بيکاری، نبود ايمنی در محيط های کار و حوادث ناشی از
کار، کار کودکان، تحميل قرار دادهای موقت، نبود امنيت شغلی، غير منطقی
بودن حداقل دستمزدهای تعيين شده توسط دولت، تعطيلی يکی پس از ديگری
کارخانهها و کارگاهها، آزار جنسی زنان در محيطهای کار، عدم پرداخت
دستمزد مساوی برای کار يکسان به مردان و زنان، و عدم ارائهی بيمهی
بهداشت و درمان توسط کارفرمايان کم و بيش در بسياری از نقاط دنيا وجود
دارد. البته مشکلاتی مثل دستمزدهای معوقه تا حتی يک سال خاص ايران است.
بسياری از مشکلات فوق نيز در دوران احمدی نژاد در ايران تشديد شدهاند.
اما
تفاوت رژيمهای دمکراتيک و اقتدارگرا آنجاست که در رژيم های دمکراتيک
بواسطهی نقش ميانی دولت، کارگران می توانند متشکل شده و صدای خود را به
گوش ديگران برسانند يا در مقاطع…