[دو هزار و پانصد سال قبل، کوروش فرمانروای ایران، فرمانی صادر کرد. دستور اول این فرمان لغو بردهداری بود. این درحالی است که آمریکاییها فقط صدوهشتادسال پیش، پس از جنگها و خونریزیهای بسیار به موضوع لغو بردهداری رسیدند].
[دستور دوم این فرمان «آزادی همگان، مذاهب و اندیشه ها» بود.در حدود دو هزار و پانصد سال پیش هیچ درگیری مذهبی و تعصبات مذهبی درایران مشاهده نشده بود. اما امروز مدعیان حقوق بشر، آزادی و گردش آزاد اطلاعات در هر سرزمینی که وارد میشوند با به اسارت گرفتن مردم، جنگها و درگیری ها را به اوج میرسانند].
[گرچه مثل همیشه دشمنان حقیقت، با فریب و جعل، موضوع را از جایگاه خود خارج میکنند و سعی دارند که اصل مبارزه و درگیری را به یک نقطه فرعی و جعلی منتقل کنند، اما دعوای منطقهای ما با مستکبران عالم به دلیل امنیت و انرژی نیست. جدال بر سر فرهنگ است؛ فرهنگی که باید در جهان حاکم باشد. همچنین بر سر «نوع مدیریت» است. البته مدیریتی که باید در جهان حاکم باشد، بنابراین دعوای ما با مستکبرین بر سر «ادب، اخلاق و انسانیت» است].
[همانطور که «اصل» انقلاب اسلامی«غبارروبی از یک حقیقت و تاریخ» بود؛ «ثبت ملی خلیج فارس» هم یک «غبارروبی برای ترسیم افقی روشن در برابر بشریت» است. برخی تصور میکنند ثبت ملی خلیج فارس یک عکس العمل و یا جدالی بر سر نامش است درحالی که این مسایل بسیار کوچک تر از آن است که در دستور کار ملت ایران قرار گیرد].
[در طول تاریخ همواره ملت ایران در عرصه علم و اندیشه همواره موفق بوده است. به عنوان مثال همواره یک داستان تکراری را درباه حرکت انتقالی زمین و گردش زمین به دور خورشید مطرح کرده اند، و گفته اند یک دانشمند ایتالیایی این موضوع را کشف کرد. اما اسناد علمی ما در هزار سال قبل ثابت میکند در اندیشههای ابوریحان و ابنسینا، حرکت زمین به عنوان یک امر مسلم پذیرفته شده است. بهطوریکه همهی محاسبات نجومی آنها هم بر همین اساس بوده است. اگر به تقویم جلالی دقت کنیم متوجه خواهیم شد این تقویم هر هزار سال یک بار اصلاح میشود].
[در هیچ کجای دنیا شجاعت و رشادت مردم ایران را پیدا نمیکنید. آنها در مبارزات رزمیخود با یک گروه 50 نفری، یک لشکر پنج هزار نفری را شکست میدادند البته امروز نام این مبارزه را در دنیا “پارتیزانی” میگویند درحالی که این کلمه از پارت میآید، که ایرانی است].
[فیلمیرا برای تخریب ایران ساخته اند. دشمنان خود اذعان کرده اند در عرصهی فرهنگی و سیاسی نمیتوانیم حریف ملت ایران نمیشویم. بههمین دلیل باید تاریخ آنها را از بین ببریم. یکی از دوستان من در این خصوص میگفت: در این فیلم اینطور جلوه دادهاند که ایران با زور 28 کشور را در حاکیمت خود قرار داده بوده. درحالیکه 42 کشور در حاکمیت ایران زندگی میکردند].
[مشكل هميشه تاريخ اين بوده است كه زيادهخواهان به حق خود و عدالت تمكين نميكنند، در واقع مشكل از اين ناشي ميشود كه عدهاي خود را برتر ميدانند و به عدالت تن نميدهند].
[شيطان ممكن است كه حتي بهظاهر «توحيد» را بپذيرد ولي زير بار «عدالت» نميرود. زير بار توحيد ميرود؛ چراكه ميتواند در مورد آن رياكاري كند ولي وقتي عدالت اجرا شود تمام راهها بر او بسته شود].
[عدالت يعني طرح استعدادها، فرصت شكوفايي پيدا كند و استعدادي نباشد كه فرصتي از او دريغ شود. بالاترين ظلم به انسان در بيعدالتي و تبعيض است و عدالت همانند باران بهاريست كه وقتي ميآيد، جانها را زنده ميكند و جانها وقتي زنده شد؛ تازه بايد شكوفا شود. بالاترين تحقير انسان «اعمال بيعدالتي و تبعيض» است و بالاترين مجاهدت در راه خدا «تلاش براي برپايي عدالت» است]
[والاترين حركت اصلاحي «مقابله با ظلم« است و هر چقدر ظالم بزرگتر و ظلمش بيشتر باشد مقابله با او ارزشمندتر است. چقدر در بيان بزرگان داريم كه اگر در يك جامعهاي تبعيض باشد و قدرتمندان و صاحب نفوذان در امان باشند اما ضعيفان به مجازات برسند، آن جامعه قطعاً ساقط خواهد شد. بنابراين يك ملت ممكن است با انديشههاي انحرافي باقي بماند؛ اما با ظلم باقي نخواهد ماند]