پیامبران عشق و دوستی

پیامبران عشق و دوستی

نمیدانم آیا شما هم به این موضوع فکر کرده اید که اگر انسان دست از خودخواهی ها تمامیت خواهی تعصب های غیر منطقی وخرافاتش و تاثرات حرص و آزش دست بردارد بسیاری از مسایل و مشگلات کنونی حل خواهدشد. در شیراز ده دختر و زن جوان بهایی را اعدام فرمودند تنها جرمشان این بود که در یک خانواده بهایی به دنیا آمده بودند و خوب بهایی بودند. مونا محمودی زاد طناب دار را میگیرید و میبوسد و بر گردن خود می اندازد تا قربانی و شهید راه حق شود. او خواهش میکند که اورا در آخر اعدام بفرمایند زیرا میخواهدکه برای سایرین زنان جوان دختران هم که بعلت همین بهایی بودن بایست اعدام شوند مناجات به درگاه حضرت یزدان بخواند. همه آن ده زن جوان و دختران مرگی را قبول کردند که برای خاطر محبوبشان خدا بود. خوب اگر همه این ده نفر در خانواده هایی مسلمان بدنیا آمده بودند بهایی میشدند؟

معلوم است که تحت تاثیر پدر مادر و خانواده شان مسلمان میبودند اگر در خانواده های مسلمان به دنیا آمده بودند. متاسفانه همه آنانی که برای حوریان بهشتی همیشه دوشیزه و غلمانان زیبا روی همیشه سفت و محکم دندان تیز کرده اند برای خاطر آن حوریان آسمانی همه کاری خواهند کرد.  مردی یا زنی هم که در یک خانواده مثلا متعصب مسیحی به دنیا آمده است نیز بهشت و حوریان را از آن خود میداند و میگوید تنها مسیحیان دین راستی را دارند و تنها از طریق حضرت مسیح به بهشت میتوان وارد شد.

همه دانشمندان و فلاسفه هم که به ادیان اعتقادی ندارند و خدای را باور نمیدارند با همه دسترسی به علم ودانشی که دارند و با همه دانایی و عالمی خود تاکنون نتوانسته اند که ثابت کنند خدایی وجود ندارد. و همه چیز خود بخود بوجود آمده است. هیچ طرحی وجود نداشته و همه چیز اتفاقی و تصادفی درست شده است. این نظم عظیم و بزرگی بی نهایت و کوچکی عظیم همه خود بخود درست شده و خود بخود کار میکند و هیچ سازنده و هوشمندی نبوده است. آنان هم از ثابت کردن اتفاقی بودن عاجز هستند. هنوز هم در پیشگاه مرگ علیل هستند و همه علم و دانش آنان نمیتواند جلوی پیری و مرگ را سد کند.

انسانهای هوشمندی همچون خیام و مولوی هم به راز هستی پیر نبرده اند و از یک معبود و معشوق اصلی صحبت میکنند. شیادان هم که شاید به خدا و به هیچکدام از پیامبرانشان اعتقادی واقعی ندارند برای سو استفاده از ایمان وعشق مردم به معبود کیسه های خود را از فقر دانشی و بی اطلاعی مردم انبوه میسازند و مردم را بجان هم میاندازند تا ثروتمند تر شوند.

غوغای اختلافات بین ادیان نیز از همین دکان شیادان شر چشمه میگیرد. تعصب و ایمان مردم بقدری زیاد است که حاضرند بمیرند ولی دست از ایمان و اعتقاد خود درست برندارند و گویا مثل اینکه چاره ای دیگر هم نیست. برای روشن شدن تعصب شاید بد نباشد چند مثال بزنم.  خانمی میانسال و تحصیکرده میگفت اگر خود حضرت محمدهم نزد من بیاید و بگوید که حضرت باب امام دوازدهم هست من باور نخواهم کرد.

جوانان مسلمان یا بهایی براحتی کشتن را برای خاطر دینشان میپذیرند و با آغوش باز استقبال میکنند. رهبران دینی که بخاطر دین به ثروتهای بی نهایت و نجومی رسیده اند ممکن است که هیچ اعتقادی به آنچه میگویند نداشته باشند و تنها برای خاطر حفظ مقام و ثروت خود به دینداری و جا نماز آبکشی تن در میدهند. مثالش همان یزید معاویه است که حتی دستور قتل خانواده همان پیغمبری را داد که اورا به عنوان پیامبری قبول داشت و خود را مثلا پیرو او میدانست. ولی سر نوه همان پیامبر را با نهایت بیرحمی دستور داد که ببرند و بر سر نیزه کنند. حضرت امام حسین را … و خودتان هم میدانید که بقیه خاندان همان حضرت محمد هم تا امام دوازدهم که غایب شد همگی یا مسموم شدند و یا کشته یا شهید گردیدند. سوالی که یک بچه دبیرستانی از من کرد این بود که اگر همه این امامان به علم لدنی مجهز بودند و از آینده خبر داشتند چگونه متوجه نشدند که مثلا انگور را به سم مهلکی آغشته کرده اند و چرا آنرا تناول فرمودند. من گفتم که من آیت الله و حجت اسلام نیستم بهتر است که این سوال را از آنان بکنید. 

حضرت مسیح که آن همه معجزه فرمود و مرده ها را زنده کرد و کوران را شفا داده بینا فرمود و شلان را معالجه نمود تا راه بروند و آب را تبدیل به شراب کرد و با دو ماهی و سه قرص نان چندین هزار نفر را غذا داد و روی آب راه رفت و مشی فرمود و… چگونه مردمی که همه این معجزات را دیدند به آن حضرت ایمان نیاوردند؟  آیا این غیر عادی نیست که کسی این همه معجزه بکند بعد هم مردم بگذارند که اورا با نهایت سنگدلی به چهار میخ بکشند آیا همه مردمی که این ها را دیده بودند یک مرتبه غیب شدند؟  مونا که هیچ معجزه ای ندیده است حاضر است برای خاطر پیامبرش خودش را به دار بکشد و طناب را میبوسد و به گردن خود مینهد ولی مردمی که در زمان حضرت عیسی آنهمه کرامات و معجزات دیده بودند همچنان بی تفاوت و بی خیال اجازه میدهند که محبوبشان به صلیب با آن وضع دردناک کشته شود؟

حضرت پاپ در نهایت شکوه و جلال زندگی میکند در صورتیکه مولای او در خیابان ها و کوچه ها میخوابید یا در زیر سقف آسمان در بیابانها  میگردید.  امروز رهبران دینی هستند که ثروتهای نجومی دارند و همه را از صدقه سر یا حضرت عیسی بدست آورده اند یا حضرت محمد و یا سایر حضرات پیامبران در صورتیکه فساد و بیکاری و اعتیاد در دنیا غوغا میکنند آنان در نهایت جلال و جبروت زندگی شاهانه ای دارند و کلکشان را هم نمیگزد.  ثروتهای افسانه ای شیوخ عرب از صدقه سر همان حضرت محمد یک واقعیت است که بجای رسیدگی به مردم ثروتهای انبوه و نجومی خود را در بانکهای خارج خوابانیده اند و مردمشان در فقر و بیسوادی دست و پا میزنند. بسیاری از همان بظاهر مومنان به دستور پیامیرانشان توجهی ندارند که گفته است که به مردم رسیدگی کنید. آنان دنبال خور خواب شهوت و غارت مردم هستند و بس.  تا میتوانند آتش اختلاف و دودستگیها را شعله ور میسازند که مردم به خودشان مشغول باشند و آنان با خیال راحت بتوانند به غارت خود ادامه بدهند.

برخی از همین دسته از شیادان هستند که دیکتاتور شده و خود را خدا میدانند و مردم با به هیچ میپندارند. آنان از اختلاف های مذهبی و ملی و نژادی حداکثر سو استفاده را میکنند و با خیال راحت به دزدی غارت و فساد میپردازند و با پولهایی که دارند برای خودشان ارتش و مزدور استخدام میکنند تا دمار از روزگار مردم در بیاورند.

اختلافهایی نظیر بی دین و با دین   مسلمان و یهودی  بهایی و مسلمان شیعه و سنی  و اختلافات ملی نظیر ترک  لر  فارس و بلوچ همه همه ریشه در این ماجری دارد.  تنها راه نجات این است که همه با هم متحد شویم و با تساهل و احترام بهمه مردم نگذاریم که عروسک و بازیچه دستان خطاکار این شیادان بین المللی بشویم.

خدا ماورای فکر ماست و ما با این فکر محدود خود نمیتوانیم که به ذات او پی ببریم پس سر خدا که میخواهد ما با هم با محبت زندگی کنیم جنگ ودعوا نکنیم و اجازه بدهیم هر کس در ذهن خود هر خدایی که ساخته است و یا نساخته عبادت کند.

آنان که شما را به حوریان بهشتی و غملمانان وعده میدهند خودشان شاید اصلا هیچ عقیده ای به آنچه میگویند نداشته باشند و خودشان با حوریان زمینی و غلمانان خاکی رویهم میریزند و کامهای دلشان را میگیرند و به شما وعده سرخرمن و بهشت و دوزخ را میدهند شاید خودشان اصلا هیچ اعتقادی به بهشت و دوزخ هم نداشته باشند.

آنان که مردم را بخاطر دین به کشته شدن و کشتن تشویق میکنند خودشان در قصرهای ساخته شده از عاج و طلا بغل دستان مه رویان مشغول عیش وعشرت هستند و دیگران را به صحرای خونین میفرستند و خودشان و آقا زاده ها و خانم زاده هایشان از بهترین مواهب زندگی زمینی بهره مند هستند و دلارهای دزدی شده شان هم به نام خودشان در بانکهای اروپا و آمریکا تلمبار شده است. 

آنان از این اختلاف ها به عنوان حربه ای سو استفاده میکنند مردم را بجان هم میاندازند وعده بهشت و جهنم میدهند خودشان دزدی میکنند هیزی میفرمایند و هر کار ناشایسته ای را انجام میدهند و غرق در فساد و هیزی و ظلم هستند ولی عیش وعشرت را فراموش نمیکنند.

تنها راه رهایی همانا دوستی وعشق بهم است راهی که مولوی سعدی حافظ و خیام نشان داده اند و بس.  این همه جنگ جدل حاصل کوته نظری است  چون درون پاک کنی حرم دیر یکی کعبه و بت خانه یکی است.  گویند بهشت با حور خوش است  من میگویم که آب انگور خوش است   این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار که آواز دهل شیندن از دور خوش است. 

این حاکمان همانانی هستند که نوه پیامبر خودشان را سر بریدند و خاندان اورا کشتند و یا مسموم کردند. آنان همانانی هستند که حضرت مسیح پیامبر عشق و دوستی را به چهار میخ کشیدند  مواظب باشید که در دام این غارتگران و جانیان نیفتید.   آنان از کشتار و غارت لذت میبرند و برای بقای خود احیتاج به تعصب جنگ کشت و کشتار و اختلاف ها دارند.  شما عروسک و بازیچه دست این از خدا بیخبران نشوید.  به هم احترام بگذارید و همه را دوست داشته باشید و بی جهت به کسی پرخاش نکنید و به قتل و کشتن کسی اقدام نکنید.  ممکن است که قربانی بعدی حتی خود شما باشید. دیکتاتور حتی به فرزندش هم رحم نمیکند چه برسد به دیگران.  گوشها باز و چشمها مواظب باید باشند.  وسوسه ها در کمین است  اختلاف بین زن  مرد  و قوم ها و ادیان به نفع آنان است که دندان تیز کرده اند که بلع بفرمایند. 

به امید آمدن پیامبر عشق و دوستی در دلهای همه مردم دنیا.  در اسلام تقیه هست یعنی میتوانی برای حفظ وجودت منکر مسلمان بودنت بشوی ولی در بعضی از ادیان حتی تقیه هم وجود ندارد و بایست شخص کشته شود. نمیدانم که از این کشته شدن افراد خدا چه استفاده ای میتواند بفرماید که پیامبران دستور داده اند که بایست در راه حق حتی کشته شوی؟  و اگر کشته نشوی مومن به آن دین نیستی؟  خوب آقایانی هم که دین را تریاک جامعه میدانند به همین مسایل اشاره میکنند که کشته شدن انسان بدست دیگری چه فایده ای برای حضرت یزدان با عظمت دارد؟  خدایی که کهکهشان ها را در اختیار دارد چه احتیاجی دارد که انسانی در روی کره زمین که قطره ای در مقابل دریای وجو هست کشته شود؟  جز اینکه شیادان روی زمین از آن سو استفاده کنند و بر جلال و جبروت خود بیفزایند.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!