نخست وزیر اسبق نظام پر برکت که اصرار مبرم دارند که رهبر هیچ گروهی نیستند ولیکن مرتباً به عتوان رهبر گروهی که خواهان “اجرای دقیق قانون اساسی ” و بازگشت ” به عصر طلایی امام ” است اظهار نظر و تعیین خط مشی میکند در تازه ترین نوع از این دست بیانات فرموده اند:
“يک کشور ۷۰ ميليونی صاحب تمدن و بزرگ را ۷۰ ميليون مردم آن کشور می توانند اداره کنند و نه چند نفر!آن هم در فضای آميخته با دروغ ،سرکوب و بستن دهانها و تعطيلی روزنامه ها و پرکردن زندانها.”
این حرف ایشان متین است و البته هم صحیح ولیکن نه با سابقه اعمال ایشان جور در می آید و نه با خواست های اکنونشان.
چنانچه آقای میر حسین موسوی می فرمودند که ما دیگر خواهان بازگشت به گذشته و تجربه کردن آنچه که تجربه شده است نیستیم و از گذشتۀ تجربه شده آموخته ایم که اقتدا به یک نفر، حتی اگر “امام ” باشد، کاری است عبث و ابلهانه که نتیجه ای بجز آنچه اکنون گرفتار آنیم نخواهد داشت و دیگر آنکه “قانون اساسی ” که همه را ملزم به آن اقتدا کردن میکند بدرد لای جرز دیوار گداشتن میخورد در آنصورت میشد یکجورایی حرفهای جدید ایشان را جدی گرفت.
ولیکن در پی باز گشت ” به عصر طلایی امام ” و اجرای دقیق ” قانون اساسی ” نظام پر برکت بودن با این دست حرفهای بسیجی خر کن خوانایی ندارد.