موجها تفرقه اندازی و تمایل به بیتفاوتی و ظلم از طرف برنامه ریزان بهمراهی واجرای دیوانه گان قدرت شهرت و ثروت.
برای اجرای یک برنامه استعماری در سابق آرتش یک کشوری مانند آرتش بریتانیا یا فرانسه و یا سایر کشورهای اروپایی با داشتن سلاحهای بهتر مردم بومی را به اطاعت و انقیاد خود وادار میکردند و از یکطرف هم جلوی پیشرفت و دانش را میگرفتند و با کارهایی مصنوعی مردم را در فشار نگه میداشتند که قحطی سال 1914 که بیش از ده میلیون ایرانی را نابود کرد از این داستانهاست.
ولی اکنون فرق کرده است مردم کشورها با هم تماس دارند و روشنفکران و انسانهای والا کشورهای پیشرفته شاید حاضر نیستند که مردم کشور دیگر به آنصورت قدیمی برده باشند یعنی با زور مستقیم آرتش کشورهای پیشرفته. بدین ترتیب اکنون برنامه دیگری ریخته شده که هم مخارجش کمتر و هم استفاده های بسیار است. آنان از میان همان ملت ها دیوانه گانی که شیفته قدرت و ثروت یا شهرت و شهوت هستند پیدا میکنند و با ایجاد تفرقه بین مردمان ساده دل و گروه بندی های آنان به زن مرد یپر جوان سیاه سفید وغیره بهایی مسلمان و شیعه و سنی بلوچ و کرد و… همه را بجان هم میاندازند و سرکرده ها و هسته های مرکزی آنان را در اختیار خود میگیرند و با سو استفاده از وسایل ارتباط جمعی هر بلایی که بخواهند سر مردم ساده دل و ساده لوح میآورندو و فتنه ها را پایه ریزی میکنند. در حالیکه کشور های مثلا در حال توسعه در بیداد بیکاری بی دانشگاهی بی مسکنی و محرومیت های جنسی و عشقی و اعتیاد و واژگونی خانواده میسوزند آنان مرتب هیزم بیار فتنه هایی هستند که به دین و زبان و قومیت هستند که تا این شعله جاوید را زنده نگه دارند. شاید در این راه حتی آرتش آمریکا هم یک مهره و یک بازیچه باشد. زیرا ملت آمریکا بایست سالی بیش از دویست میلیارد خرج آرتش و قوای انتظامی کنند و این پولها یکسره به جیب صاحبان صنایع نظامی و بیمه و شرکتهای خصوصی میرود پولی که مالیات دهنده های آمریکایی پرداخته خرج اتینا میشود.
سرمایه هایی که خرج نفرت و جنگ میشود براحتی میتوان خرج آبادانی مسکن سازی بیمارستان سازی دادن خرج ازدواج به جوانان دانشگاه و مدرسه فنی سازی و ایجاد صنایع مادر کرد. ولی مرغ یک پا دارد آنان اشخاص نادان و دیکتاتور نظیر صدام را بال و پر میدهند تا با بهره گیری از نادانی های وی و علاقه اش به دیکتاتوری و جمع ثروت و قدرت های پوشالی کشور را غارت فرمایند.
امیدوارم که ملتهای خاورمیانه با درک این مشگل که مشگل همه ماست یعنی نداشتن تساهل و دانش و حماقت تمامیت خواهان راه را داریم برای سلطه دیگران آماده میکنیم. چه بهتر است که ما هم راه خود آنان را کپیه کنیم که همانا تساهل آزادیهای لااقل ظاهری و داشتن مدرسه های فراوان و تولید انبوه است و بیهوده مال و انرژی خود را صرف کینه و نفرتهای بدون پایه نظیر نفرت از یک جنس و آزار مثلا زنان در مثلا افغانستان که میگویند زنان از روی ناراحتی ها و تبعیض ها خود را آتش میزنند و یا نفرت ها بیهوده بین ادیان الهی تلف نکنیم. در صورتی که ما از چیزی اطلاع علمی و تحقیقی نداریم راجع به آن موضوع سطحی و غیر منصفافه سخن پردازی نکنیم. و برای گفته های خود دلایل کافی و مدرک داشته باشیم نه صرف معلومات اشتباهی و غلط.
تنها راه مبارزه با این هیولای هفت سر که تمامی ثروت های دنیا را در کنترل دارد همان اتحاد تساهل دانش و دوستی است و بس بقیه راهها همه به نفع غارتگران بین المللی است. زیرا مبنای ظلم جهل است و بی انصافی و حرص آز. صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار.
دیوانه گان قدرتی که جایگاههای بلندی را غیر مسولانه اشغال کرده اند اگر میبینند که نمی توانند کارها را درک کنند کارهای را به انسانهای وارسته بسپارند که دانش انجام کار را هم دارند. کسانی که معلوماتی در آن رشته ندارند وآن رشته را مدیریت میکنند جز بدنام کردن خودشان و ازهم پاشیده شدن زیر فرمانشان کاری دیگر نخواهند کرد. نمونه بارز آن صدام است که هم خود و خانواده اش را نابود کرد و هم کشورش و مردمش را بخاک خون کشید. اگر او و نظایر او عاقلانه کار میکردند آیا بهتر نبود. بیایید برای مردم و ملتهایمان کار کنیم نه برای رشوه خواری و دزدی و فساد.