به جاست که از امروز از لغت “ایران اشغالی ” در کلام و نوشتارمان استفاده کنیم. بیش از سه دهه است که کشور ایران به اشغال اسلامیان افراطی و مرتجع در آمده است. آر گونه تلاش برای آزادی و دموکراسی در گلو خفه شده و دنیا به خصوص پس از انتخابات ۸۸ کاملا با چهره ضدّ بشری این حکومت آشنا شد. امروز افکار عمومی جهان با تمام ترفندها و سرکوبهای این حکومت از جمله اعدام و سنگسار و شکنجه و سرکوب و مغز شوئی ۷۰ میلیون انسان کاملا آگاه است. بهتر است این لغت کاملا جا بیفتد چرا که در راهی که میرویم، آثارش بسیار مثبت است. ”ایران اشغالی ” به این خاطر که حتی کسانی که گاهی فراموش میکنند تحت چه حکومتی زندگی میکنند، به یاد داشته باشند
من برای ایران چه کردهام؟ – انديشه
جمهوری اسلامی “بد” است. اما اگر من هم یک شهروند ناراضی ایرانی هستم که فقط شکایت میکنم، این واقعیت را نادیده گرفتهام که جامعه و افراد سازنده یکدیگر هستند…….آیا میتوان خود دست به کار شد؟ یا باید منتظر ماند و از دست حکومتی نالایق فقط شکایت نوشت و آه و ناله سر داد؟ بسیار خوب، پنیر ما را جابجا کردند! حال بهتر نیست به جای اینکه بگوییم “چه کسی پنیر مرا جابجا کرد“، خود دست بهکار شویم؟ آیا تا به حال سعی کردهایم که در رعایت دقیق قوانین راهنمایی و رانندگی پیشقدم شویم؟ آیا سعی کردهایم از وقتمان بهتر استفاده کنیم و بازدهی فردی و اجتماعی خود را بالا ببریم؟ آیا سعی کردهایم اخلاق را از چنگ حکومت در آورده و الگوی آزاد زیستن شویم؟ نمیخواهم این نوشته هم خود فقط گونهای “غر زدن” باشد. اما ذکر این نکته لازم است که براي گسترش يک انديشه سالم و آزاد، بايد شاد بودن و خوب زندگی کردن در کنار مهربانی با هستی، تجلي آن انديشه باشد. اگر من بی لیاقتی حکومت را در بوق و کرنا کردهام و از رواج فساد در ابعاد مختلف و ظلم و ستم و بی اخلاقی فریاد میزنم، خود باید تا سر حد توان برای خوب زیستن و موفق بودن و با اخلاق بودن تلاش کنم. …….. اگر دمکراسی میخواهیم خود اولین دمکرات باشیم. اگر آزادی میخواهیم خود اولین آزادیخواه باشیم. اگر دم از اخلاق میزنیم، خود اولین فرد با اخلاق باشیم. اگر انسانیت میخواهیم خود اولین انسان باشیم. میتوان با پیش قدم شدن در خوب بودن و عرضه نتایج آن، به رشد جامعه خود در جنبههای مختلف کمک کرد.
تکذیب و برائت خداونت از بندگانش – پستچی- کیهان آنلاین
می گویند خداوند متعال در یک ای میل 14 ماده ای وجود خود را تکذیب و از همه آنها که نادانی و خرابکاری های خود را به اسم او می نویسند، اعلام برائت نمود. متن این ای میل به پستچی هم رسیده که برای اطلاع شما، بندگان، منتشر می گردد:
«1- من اصلا وجود ندارم ؛ برويد مثل آدم زندگی تان را بکنيد و اين قدر داستان و شعر درست نکنيد. خودتان مرا درست کرديد که کاسبی کنيد و سر همديگر کلاه بگذاريد ، چرا پای مرا وسط می کشيد؟!
2- اگر من خدايم چرا موسي را بفرستم بگويم شنبه را تعطيل کند و عيسی را بفرستم بگويم يک شنبه را و محمد را بفرستم بگويم جمعه را؟
3- چرا کاری کنم که عيسوی شرابش را در کليسا بنوشد و مسلمان به جای شراب شلاق بخورد؟
4- اگر من وجود می داشتم و اين قدر مهربان می بودم که همه دين ها می گويند چرا بيشتر تلفات تاريخ و جنگ ها در تاريخ با نام دين و انجام تکليف دينی و هدايت مردم و بردن مردم به بهشت و به اسم من گرفته است؟
5- اگر من خدا هستم، پس چرا اين همه آدم کج و معوج به اسم من روی زمين خدايی می کنند و کليد بهشت می فروشند و این دنيا را برای مخلوقات من جهنم کرده اند؟
6- خدايی که به عبادت محتاج باشد ، خدايی که قسم بخورد جهنم اش را از نافرمانان پر می کند ، خدايی که فقط محبان علی را به بهشت راه بدهد و بقيه پيامبرانش بشوند زرشک، خدايی که بگوید زمين آزمايشگاه است و آدم ها موش آزمايشگاهی و وعده تمام آن چه را در زمين حرام کرده، در بهشت وعده بدهد، بابا، من نيستم! من این خدا نیستم.
7- برويد مغزتان را به کار بیندازید و بيخود بی عرضگی هايتان را به اسم اين که من چيزی مي دانم که شما نمي دانيد نگذاريد.
8- اگر نمی توانيد از پس گردن کلفت هايتان بر بيائيد چرا پای مرا وسط می کشيد ؟ نخير، اصلا قرار نيست من در آن دنيا حساب لات و لوت های این دنيا را برسم.
9- اگر عرضه داريد خودتان از خجالت شان در بيائيد و الکی خودتان را لوس نکنید که شاید جواز عبور به بهشت بگیرید. از این خبرها نیست.
10- يعني چه دست روی دست می گذاريد و منتظرید که یکی از راه برسد؟ من که قرار نیست کسی را بفرستم. حالیتان شد؟ به نام من دکان باز کرده اند. من اصلا شماره ثبت اين دکان ها را نمی شناسم. نیستم که بشناسم. نبوده را که از بوده آگاه نيست.
11- همه شماها چند ميليارد سلول خاکستری در آن مغزهايتان داريد. همان ها را به جای تسبیح و استخاره به کار بیندازید. از مغزتان استفاده کنید تا فاسد نشود.
12- اگر خودتان در قدرت طلبی و فريبکاری روی «قلعه حيوانات» را هم سفيد کرده ايد و به همه دنيا گند زده ايد، چرا هی می گوئيد قضا و قدر من است؟ يعنی اگر من خدا می بودم به اندازه این مدير گوگل عرضه نداشتم يک دم و دستگاه درست و حسابی راه بندازم که هم کارمندش راضی باشد و هم مصرف کننده اش؟!شما يک بار در اين تارنما ها Sign In می کنيد تا دو هفته برایتان بس است و لازم نيست روزی چند بار جلويش خم و راست بشويد و هزار خواهش و تمنا کنيد تا سرويس هايش مثل ساعت کار کند.
13- وضع دعا و نفرين هايتان هم از همه بدتر است! بهتان گفته باشم که 99/99 درصد اين دعاها Spam است و اصلا در Mail Box من ظاهر نمی شود (تازه اگر باشم !) خیالتان راحت شد؟ آخر يعني چه که هی می گویید: خدايا همه را خوشبخت کن! اگر قرار باشد همه خوشبخت باشند و شما هم فکر می کنید بهشت و جهنم وجود دارد، پس چه کسی جهنم را رفت و روب کند؟ ديدید حالا عقل تان را به کار نمی برید؟
14- شما هيولایی از من ساخته ايد که اصلا وجود ندارد. مثل آدم زندگی کنید و هی خرابکاری هایتان را به من نسبت ندهید که من نیستم