غلغلی بیغش

شبم از نیمه بگذشت و تنم از بیم سرما بید لرزان است

قلم نالد که: هان هنگامۀ سرمای آبان است.

مر این شوریده شب را هرگز آیا حزن جاوید است؛

که درد غربتم یکسر از اینجا تا خراسان است؟

مگر تاراج طراران ربوده رونق از جنگل؛

که شیون خوان این میدان زبان باد و باران است؟

رهی دور و خطر در پیش و آهنگ سفر در سر

امید جانپناهم صخرۀ نیروی ایمان است.

ازین تالان زبان یار من اما چه خوش پیغمبری فرمود:

“فراوان معجزت, جانا؛ نهان در جویباران است”. 

چه خوف از سوز این سرما و شلاق تگرگ و باد

چو اندر سینه ام شور خدایی حال-گردان است.

تو لختی صبر کن تا آفتاب حسن یار آید

که بینی غلغلی بیغش بیابان تا بیابان است.

اگر خرداد سلطان است و ار فرمانروا آبان

سرای سینۀ چهری, دلا؛ با هو به پیمان است.

 

 

“یا محول الحول والاحوال”

دوازدهم آبانماه 1388

اتاوا

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!