باورم نمیشه! خوابم یا بیدار؟ واقعیت داره یا جوک با نمک یکی از دوستانِ؟ ودیو تازه را باز میکنم و محو تماشا نشسته ام. چند تن از ایرانیان مقیم لوس آنجلس در حمایت از پناهجویان سیاسی ایران به خیابانها آمده اند و حتی یکی از آنان دهانش را دوخته است.
منکه هنوز در غبار ناباوری گیج و منگم. شروع میکنم در اینترنت جستجو کردن و حتی از دوستان پرس و جو میکنم: “یک شنبه وست وود بسته بود؟ کنسرتی یا تآتری در کالیفرنیا برگزار نشد؟ کسی در مورد منفعت های کرم ضد آفتاب سخنرانی نداشت؟ فوتبال و بازى بسکتبال در تقویم کسی نبود؟ برنامه های شعر خوانی و داستان سرایی لغو شده اند؟ کنفرانس حقوق بشر با شرکت شیرین عبادی خاتمه یافته است؟
آره، واقعیت داره. خبر از قاره آمریکا به اروپا رسیده و بزودی حتی به گوش هموطنان در ایران خواهد رسید: کسی هنوز به خاک و خون کشیده نشده است; دستور اعدام زندانی دیگری تازگیها صادر نگشته است; خیابانهای تهران پر از دلیران جان باخته نیست. در حالیکه اینجا و حتی آنجا امن و امان است، چندین نفر ایرانی در مقابل سفارتخانه یونان در لوس آنجلس جمع شده اند. پرچم به دست، با عکس و پوستر و بی پروا از “سرمای” لوس آنجلس در مقابل دوربین به حمایت از هموطنان آواره برخاسته اند.
آمار غیر رسمی، جمعیت ایرانیان مقیم جنوب کالیفرنیا را به تنهایی بیش از نیم میلیون گزارش میدهد. اکثریت، مدعیان سینه چاک حقوق بشر و کمک به ملت ایران هستند و آرزوی براندازی حکومت ملایان را در سر می پرورند.
یک شنبه گذشته، در خیابانهای لوس آنجلس خبری از پلیس ضد شورش نبود، نه بسیجی بی همه چیز، نه اوین و نه کهریزک در انتظار تظاهر کنندگان نشسته بود. با این حال، چندین ایرانی مقیم کالیفرنیا یاد پناهجویان را کرده اند. خسته نباشی، هموطن…