شرابی سرخ نوشیدی
ز دستان ِ مهربانِ ساقی
تو تنها مست گشتی
سه میوه زیرِ درختی
ولیکن تو دیر هستی
بر پرنده فکندی نگاهی
کشیدی آه , سپس گفتی
چه دیر این کبوتر خانه آمد
فردا ندانم من کجا خواهی بود
اما هر کجا هستی , شاید
شاید فردا کبوتر زود خانه آید