درحالیکه دنیا رو به وحدت میرود ما به تفرقه روی آورده ایم.
یک دختر تقریبا لخت که شکم و رانهایش و سینه هایش بخوبی نمایان بود و یک میکرو شلوار کوتاه پوشیده بود و یک نیمه تنه بسیار کوتاه که تنها قسمتی از سینه هایش را می پوشانید در کنار یک دختر ظاهرا مسلمان که میگفت از پدر سوریه ای و مادر آمریکایی است نشسته بودند و با هم با کمال دوستی صحبت میکردند. با وجود اینکه ظاهرا میبایست اختلاف عقیدتی شدیدی بین آنان موجود باشد. آنطرف دیگر یک دختر و پسر نشسته بودند که دختر میبایست یک ویتنامی بسیار سکسی میبود و پسر هم یک سیاه پوست آمریکایی و همین طور پسری با کلاه یهودی بسر داشت با یک دختر بسیار سکسی مکالمه میفرمود. حالا این همه نژاد و این همه مذهب و اینهمه اختلاف با هم این طور میسازند و ما که همه یکی هستیم به دنبال اختلاف میرویم. مادر رضا شاه گرجی بود و همسر محمدرضاشاه هم ترک یا آذریجانی . بیشتر مردم ما باهم مخلوط شده اند و این درست نیست که بقول آلمانی ها شما دنبال نژاد خالص آریایی میگردید.
اینها همه حقه شرکتهای غول آسا هست که میخواهند مار اربجان هم بیاندازند و ماهی گیری کنند. ملتهای ما بایست هشیار باشند و ماهم این تفرقه ها را کنار بگذاریم و تمامی ملتهای ما که ظاهرا هم شکل هم هستند و اختلافهای ظاهری چندانی باهم ندارند یک قدرت بین المللی بسازند تا لااقل فرزندان ما از این آوارگی ها و از این عقب افتادگی ها نجات یابند و بیش از بازیچه دست ابرقدرتهای سیاست مدار نشویم که میگویند شما داد و بیداد راه بیدازید فحش بدهید دعوا کنید و ما اموال شما را بغارت میبریم. دو نفر دزد خری دزدیدند سر تقسیم با هم جنگیدند چون آن دو بودند سرگرم زد خورد دزد سوم خرشان را زد و برد. بیایید نفاق ملیتها زبانها مذهب ها را کنار بگذاریم ما که مولوی و حافظ داریم لااقل به خرد و گفته آنان گوش فرا دهیم. که از وحدت و یگانگی و عشق و دوستی گفته اند.