خودکشی

این نقل قول از ویلیام شکسپیر در هملت پردهء اول، صحنهء دوم است، جایی که هملت برای اولین بار در این نمایش در بارهء خودکشی فکر می‌کند.  او چنین می‌اندیشد که بهتر است که این جسم ناپاک به یک شبنم تبدیل شود، به این معنی که بدن باید به پایان خود برسد بخودی خود، یا اینکه خدا نمی‌بایست خودکشی را جرم می‌دانست.  هر کس باید مجاز باشد که خودکشی کند بدون آنکه یک جرم شمرده شود.  هملت از طبیعتِ غیر قابل تحملِ وجود، و احساسِ بودن در یک تن ِناقص صحبت می‌کند.  او می‌خواهد از بدن خود و از کثافت این زندگی خونین فرار کند.  بنابراین می‌خواهد که بدنش حل و ذوب شود، و تبدیل شود به یک جسمِ خالص و پاک، مثل شبنمِ تازهء صبحگاهی.

این تعبیر من از این نمایشِ تک‌نفری است:

خودکشی

آه که این تن آلوده ذوب شود،
حل شود، و خود را آب کند به شبنمی!
ای کاش پروردگار مقرر نداشته بود
فرمانی بر ضد خود‌کشی!

خداوندا! خدایا!
بیزاری، ماندگاری،
بی‌روحی و بی‌ثمری،
این است فواید این دنیا!

آه!
زندگیم شد باغی پُر از هرزه
رشد می‌کنند دانه دانه؛
علف‌های زشت و بی‌قواره،
در طبیعت به ندرت‌اند آنها
وای که زندگی‌ام ختم شد در اینجا!  

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!