ماشينِ هولناک کشتاری که از اعدامهای سرپايی بر بام مدرسه رفاه آغاز به کار کرد و در شهريور۶۷ به بالاترين بازده خود رسيد و هنوز در کهريزک و اوين و زندانهای پنهان در سراسر ايران کارآيیاش را نشان میدهد برای به کار افتادن، معطلِ شبه فيلسوفِ شبه هايدگری نمانده بود. سوخت آن را پيش از بهمن۵٧ ايدئولوژیهای انقلابی ـ از نمونههای بارزش افکار علی شريعتی که سروش به راحتی از آن درمیگذرد ـ و خود رژيم پيشين مهيا کرده بودند. میماند آمادگی جامعه برای پذيرش آن، که جايگاه مذهبی رهبر انقلاب عهدهدار آن شد، همو که غربستيزی و دشمنیاش با دموکراسی و حقوق بشر را مديون فرديد نبود. فتوای صادرهاش برای کشتار شهريور ۶۷ به خودی خود گوياست.