چطور يک ملای کمسواد دهی دور دست، يک امام جمعهی بیخبر از دنيای امروز، يک حجتالاسلام و آيتالله که کمترين اعتنايی نسبت به مشکلات مردم ندارد، و يک قدم به نفع مردمان برنداشته و جز سرشکستگی جهانی چيزی برای مردم ما نداشته، حق دارد که در قرن بيستويکم، نه تنها از سياست بگويد که در نقش سياستمدار و وزير و وکيل و نمايندهی مجلس و رهبر، جان و زندگی و بودونبود هفتاد ميليون انسان را به بازی بگيرد اما يک ورزشکار تحصيلکرده و امروزی که در ميدانهای جهانی برای مردماش افتخار و سربلندی آورده نمیتواند از سياست بگويد؟