بالاخره نفهمیدیم کوه دماوند به چه حق آتشفشانی شده. کوه که الکی آتشفشانی نمیشه. بروید تمام کوههای هیملاییا را بگردید، اگر آتشفشانی پیدا کردید! همه قلّهها مثل آدم بزرگ نشستن، نه صداشون در میاد نه بوگند میکنن. راستش این سوال فقط برای بنده فضول پیش نیامده، زمین شناسها که نون شبشون از این حرفا میگذره، اونها هم انگشت به دهان ماندند که دماوند چرا آتشفشان است-و یا بقولی، قبلا بوده است. این سوال بی دلیل نیست زیرا که آتشفشانی بودن کوه بی دلیل نیست. مثلا کوه آتشفشان سنت هلن که سی سال پیش در ایالت واشنگتن کلی همه رو ترسوند (ترسوند که چه عرض کنم، کلّه ش با نیروی ۱۶۰۰ بمب هیروشیما منفجر شد!) در حاشیه تصادم صفحه اقیانوس آرام با صفحه قاره آمریکاست. قارهها و اقیانوسها بر این صفحههای متحرک زیر زمین سوارند و وقتی این صفحه ها با هم تصادف میکنند لِه و لوردی بر سطح زمین ایجاد میشود بهش میگن کوه. تازه تصادف هم بخودی خود کافی نیست. باید یکی از این صفحهها سنگین تر از آن یکی باشد تا در حین برخورد یکی به زیر رود و آن یکی رو بماند. حرارت اصتحکاکی که ایجاد میشود در طی مراحلی سنگ را مذاب میکند و آتشفشان ایجاد میکند. سلسله جبال هیمالیا بر اثر برخورد صفحه شبه قاره هندوستان است با صفحه قاره آسیا است. هیچکدام سنگین تر از آن یکی نیست و بنابر این چروکی که ایجاد شده با اینکه بلند ترین قلّه دنیا، کوه اورست، از آنست ولی آتشفشانی نیست. البته این تصادفات میلیونها سال پیش آغاز شده و هردو راننده تا بحال از صحنه گریخته اند. با اینحال صفحهها هنوز در حال برخورد هستند و کوه اورست هنوز در حال چروک خوردن و بالا رفتن است (چند متری هم از زمان ادموند هیلاری قد کشیده)
نوع دیگری هم از آتشفشان هست مثل آتشفشانهای هاوایی، که بگذریم هیچ معلوم نیست که دماوند از این نوع است یا از آن و یا اصلا از یک نوع من درآوردی. بهر حال هموطنان چه از نوع انسان و چه از نوع کوه هیچ چیزشان مثل بقیه نیست.
حالا میشود به کودکی او بخشید. دماوندی که بر منظره تهران فرمانروایی میکند در دوران زمین شناسی اخیر ایجاد شده و حتی قسمتهایی از آن بیشتر از هفت هزار سال سنّ ندارد، که بگیم قدیمیترین قسمت حدود پانصد هزار سال عمر کردند. ولی پدر این کوه این عذر را ندارد. بله، دو تا دماوند داریم، دماوند پیر و دماوند جوان. دماوند پیر حدود دو میلیون سال پیش متولد شد. سنی نیست برای کوه که در هیمالایا به شصت هفتاد میلیون سال هم میرسد، و بعضی جاهای دنیا به چند بیلیون سال. ولی دماوند پیر با همین کم سنیش کلی از ریخت افتاده و فقط بصورت یک شیار قوس مانند کوهستانی در حاشیه شمال غربی دماوند جوان چرت میزند.
میرسیم به این که اصلا چرا به فکر نوشتن این مقاله افتادم. عرضم به حضور سرکار که، مقاله یی در این صفحه ها خواندیم به این مطلب که فاتحه مبارزه علیه رژیم اسلامی دیگر خوانده شده. یادمان افتاد که از کودکی شنیده بودیم که کوه دماوند دیگر زوری ندارد و از آتشفشانهای از نسل بر افتاده است. در سال دو هزار و نه یک نوشته علمی دیدیم که کلی مارا ترساند. نوشته بود تحقیقات زمین شناسی اطراف دماوند جوان نشان میدهد که این کوه هنوز احتمال اینرا دارد که از کوه سنت هلن مذکور حسابی رو کم کنی نماید و بهتر است نگاه دقیق تری به این مساله بیندازیم. یاد آن ۱۶۰۰ بمب هیروشیما افتادم و این ابیات از ملک الشعرا بهار:
شو منفجر ای دل زمانه وان آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین سخن همی گوی افسرده مباش خوش همی خند
پنهان مکن آتش درون را زینسوخته جان شنو یکی پند
گر آتش دل نهفته داری سوزد جانت به جانت سوگند