سرگیجه دارم
از عشق
گرداب آزادم
از خاطره حس
شکاف رازم
فلک را خیره کرده
و سرگیجه
مرا حیره کرده
از عشق
که نفس را جیره کرده
و سرگیجه
سرم ویرانه کرده
و زمانه
روان باطله کرده
—
آرام شو
ای چرخ گردان
هم پیاله شو
ای روح سرگردان
از باد پیاده شو
تا برسد باران
از قید رها شو
تا بپذیری لبخند یاران
—
آه سرگیجه دارم
ای زمانه
از خودم فاصله دارم
ای همراه
از دلم گلایه دارم
ای چکامه
اورنگ
Avril 2011