آمریکایی ها لوس اند

نه بابا کی گفته زبانم خوبه؟

خوبه، خودم دیدم با یارو حرف می زدی. همش هم تو حرف می زدی.

آره بیشتر من حرف می زدم. آخه دیگران که حرف می زنن من نمی فهمم چی می گن. فقط انگلیسی خودمو می فهمم. واسه همین سعی می کنم بیشتر خودم حرف می زنم تا نذارم طرف شرو کنه.

دختر راهش این نیست. باید به جای بیشتر حرف زدن بیشتر گوش بدی. تی وی ببین، اخبار از همه بهتره. تو باید هر روز اخبار گوش بدی.

راست می گوید اخبار از همه بهتر است. یارو واضح حرف می زند. کلمات را کامل می گوید. اینطوری هم زبان یاد می گیرم هم می فهمم دنیا چه خبر است هم موظف نیستم جواب بدهم. نفهمیدم هم طوری نیست. دیگر تمام جانم عرق نمی کند و دق کنم و یخ کنم که حالا حرفش تمام شد من چی باید جواب بدهم، نه موظفم نه بدهکار.

خانم بسیار خوش لباس است. واضح و شمرده حرف می زند. نفهمم هم مطمئنم مودب است و حتما حرف بدی تحویل جماعت نمی دهد. برکت سر تکنولوژی و تصویر اچ دی موقع ادای کلمات تا ته حلقش پیداست. دقت کنم زبان کوچیکه خانم را هم می بینم.

نمی توانم بگویم بلند حرف می زند چون این یکی را دیگر من مختارم صدا را کم یا زیاد کنم ولی با اطمینان می گویم کسانی که در استودیو حاضرند هرگز فکر نمی کنند این خانم آرام حرف می زند.

خوش اداست. راستش زیادی خوش اداست. یعنی زیادی ادا در می آورد، با صورت چشم ابرو و تک تک مژه هایش. اول شک کردم نکند اخبار ناشنوایان است. واقعا بدجوری دست و پا می زند و تلاش می کند حرفش را به زور حالی کند. البته الان بعد از یک ربع گوش دادن مطمئنم اخبار ناشنوایان نیست ولی شکم برده که برنامه طنز است. ای ول، هم دیدن یار و هم زیارت شابدالعظیم، هم زبان یاد می گیرم هم با طنز و فرهنگ آمریکایی آشنا می شوم.

آخر طنز آمریکایی ها یک جوری ست. نه نه نه زود به وودی آلن فکر نکنید، منظورم او نیست. او را ما می فهمیم ولی این ها یک جور لوس خاصی هستند که فهمیدنش کار آسانی نیست. آمریکایی ها کلا لوس هستند. بعدا بیشتر به عرض می رسانم.

خوب تا اینجا گفتم که برنامه طنز است. خوشحالم که حدود شصت هفتاد درصد ماجرا را می فهمم ولی هنوز نمی دانم کجای ماجرا باید بخندم. از آن برنامه هایی هم نیست که صدای خنده جماعت در پس زمینه شما را تحریک به خندیدن کند. کاملا شبیه به اخبار است. راجع به سگی است که داشته با خوشحالی بازی می کرده و از پنجره آشپزخانه پریده بیرون و یکهو افتاده توی سطل آشغال.

خانم با حالت دلسوزانه ای این مطلب را می گوید. تصویر سگ پخش می شود که کمی زباله روی سرش است، نشسته و یک دستش روی دست دیگرش است و دوربین زوم می کند روی دست رویی. خانم به حالت واقعا جگرخراشی می گوید: دست این سگ معصوم زخمی شده است. البته با آن که دور یک قسمتی از دست سگ دایره قرمز کشیده شده و در گوشه صفحه تصویر واضح اچ دی همان قسمت را بزرگنمایی کرده اند ولی واقعا سخت بشود زیر آن همه پشم و پلاس پوست دست سگ و خراش روی آن را تشخیص داد. دقت می کنم، چیزی نمی بینم. آنها می دانند با یک بار دیدن چیزی دستگیر آدم نمی شود، دوباره و دوباره این صحنه را پخش می کنند. این بار با حرکت کند و کشدار پخش می کنند. کلوز آپی از چشمان قهواه ای و خیس سگ پشمالو نشان می دهند و دوباره همان تصاویر دست و این حرف ها.

واللا ما که به چشم خودمان چیزی ندیدیم. شاید طنزش همین جاست. خنده ام خشکید از در انتظار نگهش داشتم. خانم اعلام می کند صاحب سگ از شهرداری شکایت کرده که چرا سطل آشغال طوری طراحی شده که سگ بی چاره بتواند به سادگی برود توی آن. مردم هم تحت تاثیر همین تصاویر که فهمیدم دیروز هم پخش شده اعتراض کرده اند و خواستار عوض شدن طراحی سطل آشغال های شهر و در پی آن عوض شدن شهردار سنگ دل شده اند.

تصاویر به طور دلخراشی همراه با عوعوی سگ کوچک دوباره پخش می شود. شاید خنده اش در این است که به زور می خواهند گریه بیننده را برای سگی که پایش با سس سالاد کثیف شده در بیاورند.

من هنوز خنده ام نگرفته و به خودم می گوییم عیب ندارد هنوز به فرهنگ آمریکایی و طنز ظریفشان آشنا نیستم. البته گریه ام هم نگرفته، شاید هنوز به فرهنگ انسان دوستی، ببخشید حیوان دوستی شان هم وارد نشده ام.

خانم اطلاع می دهد به همت آتش نشانی سگ خیلی سریع نجات پیدا کرده و به بیمارستان منتقل شده و همین جا تلفن چند بیننده که از آتش نشانی تشکر کرده بودند پخش شد و چهره قدردان و غمگین صاحب سگ که اشکش را کنترل می کرد و سعی می کرد مقابل دوربین خوددار باشد.

پس از آن تلفن چندین همشهری خیر پخش شد که در پرداخت هزینه های بیمارستان اعلام همیاری کرده بودند و از دولت خواستار رسیدگی به بیمه حیوانات خانگی شده بودند. خانم اخبارگو با چهره ای جدی، غمگین و پر از سوال رو به دوربین گفت: آیا آقای رئیس جمهور جوابی برای این درخواست مردم خواهد داشت؟ پس از این سوال پر مغز پرمعنا چند لحظه سکوت برقرار بود و تصاویر آرام سگ که دستش را می لیسید پخش شد.

فکر کنم دارم به فرهنگشان پی می برم. می خواهم توی فیس بوک پیشنهاد بدهم برای بهبود روحیه هاپوی کوچولو بیایید همه با هم کمک کنیم و مدتی او را به هاوایی بفرستیم. این قدر با فرهنگشان آشنا شده ام که میدانم بی شک با استقبال شدید روبرو خواهد شد. دوستان راست می گفتنند باید زودتر از اینها دیدن اخبار را شروع می کردم.

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!