« قبل از اينکه من از ايران خارج شوم، به عنوان پيمانکار ساختمانی يک سری کارهای اجرايی در قرچک به من پيشنهاد شده بود، هر چند که من نتوانستم آن کار را انجام بدهم اما نقشهی فيزيکی قرچک را ديدم. اين زندان در دل بيابانهای سوزان قرار گرفته و جای بسيار گرم و در فصل سرما، بسيار سردی است. دوستان من که در آنجا کار کردهاند،اين مکان را به جهنمدره تشبيه کرده و میگفتند شرايط به شکلی است که حتا خيلی از پيمانکاران هم نتوانستند در آنجا کار کنند.»