پس از اخراج از دایره قدرت؛ تعداد قابل ملاحظه ای از “اصلاح طلبان حکومتی ” به کشورهای آزاد، خصوصاً شیطان بزرگ، اعزام و بعضاً فرار کردند.
یکی از آنها در مصاحبه با و بعد از آن با ؛ حرفهای بامزه ای زده و چونکه بقیۀ این طایفه هم همین استدلال را میکنند چند سئوال مطرح میشود:
“ما یک چهارراهی را ترسیم کرده بودیم برای آینده کشور، که یک دیکتاتوری مثل کره شمالی یا قرون وسطایی بود که داخل کشور اعمال شود، دومی، یک فروپاشی سیاسی در داخل و سومی دخالت کشور خارجی و چهارمی انجام اصلاحات تدریجی و برگزاری انتخابات آزاد و همان جمله معروف “میزان رای ملت است ” [از کلمات قصار خمینی، “امام ” اصلاح طلبان] و مردم داور نهایی هستند در تعیین مسوولین سیاسی کشور.
بنابرین از هر زاویهای که نگاه کنیم، آینده این کشور و آینده بازسازی و نوسازی یک کشور مثل ایران، همچنان انجام و تحقق اصلاحات است و اگر شیوهای جز اصلاحطلبی را در کشور ببندیم، باید سهراهیای را قبول کنیم که هرگز به نفع مردم و کشور نخواهد بود.”
سئوال:
آیا فقط تداوم پروژۀ “اصلاحات ” شکست خورده راه نجات ایران و ایرانی است؟
آیا برای نمونه؛ آفریقای جنوبی هم از طریق ” اصلاحات ” نجات پیدا کرد؟
آیا اوضاع ایران ” دیکتاتوری ” و ” قرون وسطایی ” نیست؟
آیا ” فروپاشی سیاسی ” شاخ و دُم دارد و اکنون در ایران واقع نشده؟
آیا پافشاری بر ” اجرای بدون تنازل قانون اساسی ” که اصلاح ناپذیر است و بازگشت ” به دوران طلایی امام” دُم خروس ” اصلاح طلبان حکومتی ” نمیباشد؟ ”
آیا تلاش و لابی ” اصلاح طلبان حکومتی ” در کشورهای خارجی در تداوم و بقای نظام پر برکت به منزلۀ استقبال از ” دخالت خارجی ” نمیباشد؟
تبریک