هر وقتیکه نام پهلوی مطرح میشود؛ چشمتان روز بد نبیند، بعضی هرچه دق دل اندوخته اند به یکباره تخلیه میکنند.
از شما پنهان نباشد که راقم هم به نوعی اینکاره است و با شنیدن نام پهلوی؛ سرچشمۀ بدبختی های جاری در مملکت گل و بلبل برایش تداعی میشود.
البته که قضاوت پس از واقعه بسیار آسان است؛ ولیکن انصاف حکم میکند که بر خلاف حاکمان کنونی، در ایران و ایرانی دوستی آن شاه مغفور کوچکترین تردیدی روا نداشت.
این صغرا کبرا چیده شد برای این عرض مختصر:
در راستۀ رها سازی ایران از نحوست نظام پر برکت از طریق جمع و جور و یک کاسه کردن توان ایرانیان آواره در هفت گوشۀ جهان با هزار و یک ایدۀ مختلف، بسیاری از فقدان مرکز ثقل همه پذیر دادشان به هواست.
در عین حال؛ در صدر اشخاص و گروه هایی که بی درنگ توسط ” شورای نگهبان ” پنهان شده در ضمایر، رد صلاحیت میشوند، رضا پهلوی است.
سئوال:
آیا زمان آن نرسیده که بدون پیشداوری به گفتار گوش داد و به کردار ایمان آورد؟
آیا همچنان باید کردار ” اصلاح طلبان ” حکومتی را نادیده گرفت و به گفتار آنها ایمان داشت؟
تبریک