۱. اين اعتقاد که «همهی وقايع علل خود را دارند» خاص «ديدگاه طبيعتگرايانه» نيست: طبيعتگرايی میکوشد اثبات کند که همهی وقايع علل طبيعی دارند اما خود اصل عليت را مسلم میشمرد. اين سخن چيزی بيش از بازی با کلمات است، چون عليت در همهی بحثهای کلامی يا خداشناختی گذشته کاری بس مهم انجام داده است. برهانهای خداشناختی قرون وسطی، «در اثبات» وجود خدا، غالباً مبتنی بر اصل عليت بود، يعنی مبتنی بر اين مفهوم که هرچيزی که هست بايد علتی داشته باشد. از سوی ديگر، مواضع الحادی يا خدانشناسانهی اصيل غالباً منکر سلسلهای علی و معتقد به فرض خصلت اتفاقی و تصادفی برای همهی وقايع وصف میشوند. اگر هيچ سلسلهای از علل که يک واقعه را به واقعهای ديگر پيوند دهد اثباتپذير نيست، پس
نتيجه گرفتن وجود خالق از وجود مخلوق هيچ اعتباری ندارد.