روزی نیست که خبرهای هولناک از ایران نرسد؛ ماشاءالله به برکت نظام پر برکت؛ همه هم یک پسوند “دسته جمعی ” دارند.
اعدام های دسته جمعی؛ تجاوز های دسته جمعی؛ اعتصاب غذای دسته جمعی؛ دستگیری های دسته جمعی و الی آخر.
در این بین هستند آنانی که در سرزمین های آزادند ومیگویند باید همۀ تحریم های آبکی برداشته شود و اصلاً حرف تحریم مؤثر نفت را هم نباید زد و باید با نظام پر برکت کنار آمد و اگر در این سی و دو سال نشده؛ تدریجاً در هزار سال آتی ” اصلاح ” خواهد شد؛ سلام مخصوص به لابی نایاک/کسمی، چپولان کاپوچینو نوش مبلغ کاپیتالیست-هراسی و عوام فریب دمب اسبی.
همین طایفه که اکثراً یا عضو و یا دلباختۀ جناح “اصلاح طلب حکومتی ” میباشند پس از “شکست در انتخابات ” روزی نیست که درخواست از “مجامع بین المللی ” برای بررسی وضع حقوق بشر در ایران نکنند.
سئوال:
به فرض آنکه همۀ چندین بیلیون بنی آدم اعضای یک پیکر ساکن کرۀ خاکی به علاوۀ همۀ اعضاء سازمان ملل منجمله سوریه، ونزوئلا و زیمبابوه استشهاد نامۀ مُهر و موم شدۀ به صحت امضاء رسیدۀ محکمه پسند پُر کنند که از وضع فجیع حقوق بشر در ایران مطلع و از آن منزجرند؛ بعدش چی؟
آیا رکورد داری در اعدام و سنگسار و دست و لنگ و پاچه قطع کردن و چشم از حدقه در آوردن و قتل عام چندین هزار اسیر در دوران نخست وزیر موسوی و تماشا کردن وحشیگری های نظام پر برکت ایرانی کُش در پس “انتخابات ” در تلویزیونهای جهان شکی بر توحش اسلامیست های “اصلاح طلب ” و غیرۀ سی و دو سال حاکم بر ایران باقی گذاشته است؟
آیا این مخالفت با تحریم نفت و در عین حال هواداری از اتمی شدن و توقع تغییر رفتار نظام اصلاح ناپذیر ایرانی کُش؛ مصداق بارز فریبکاری و دودوزه بازی نمیباشد؟
آیا این چُس ناله های مداوم “اصلاح طلبان حکومتی ” و عدم اشتیاق به تغییر بنیادین مضحکه نیست؟
تبریک