شعر

زمان می گذشت

منتظرم بودی

با ید می آمدم

ساعت..عقربه ها و زمان

مرا به بازی گرفته بودن 

نگاهم به عقربه ها 

گره خورده بود

دلشوره….دلشوره

داشت دیر میشد

کسی داشت گلویم را فشار میداد

نفس ..نفس نداشتم

صبر گم بود

تو در زما نی و جا ئی

منتظر بودی

قاب شیشه ای ساعت را شکستم

عقربه های کند و لجوج را

به فردا بردم و

پریدم مثل عقا ب

آمدم به زمان ا نتظار

شب بود و تاریک

تو نبودی

دیر بود

در شب به خاک نشستم

در شب گریستم

عقربه ها را به زمان دیروز

عقب کشیدم

دیر بود می دانستم که تو راگم کردم

زمان بهم ریخته بود

کجای زمان جا ما ندی؟

دیروز بود ؟

فرداست ؟

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!