دفاع از افرادی که به دلیل باور مذهبی، سیاسی و یا اجتماعی در بند میباشند وظیفه شهروندی و پیش از آن، انسانی است.
ولیکن، این بدان معنی نیست که به صرف در بند بودن افراد؛ نباید آرا و عقاید آنان را به نقد کشید و در صورتیکه دست به بازنویسی تاریخ میزنند، از کنار آن گذشت.
برای نمونه به این بخش از آخرین نامه سرگشادۀ آقای سید مصطفی تاجزاده، که از بدو انقلاب خوش عاقبت به تناوب از کارگزاران نظام پربرکت و آخرین شغل او معاون وزیر و برای مدتی سرپرست وزارت کشور بوده و اکنون بدلیل عضویت در جناح شکست خورده در بند اسارت خدایگان امام معصوم علی آقا رهبر میباشد توجه فرمایید:
” ما هرگز در خواب هم نمیدیدیم که شرافت و انسانیت در این کشور چنان به قهقرا رود ….. آیا قطع کردن روزی منتقدان و مخالفان، در تنگنا قرار دادن خانواده آنها و محروم کردن فرزندان آنها از بدیهیترین حقوق انسانی یعنی تحصیل همان حدود الهی است که نظام ولایت فقیه در ایران برای اجرای آن تشکیل شده است؟”
در تمام سی و سه سالی که نظام پربرکت بر سر کار بوده و جهار نعل به “قهقرا” میرفته، بجز بهائیان که علناً مورد ظلم رسمی قرار گرفته و میگیرند، دیگر ایرانیان پاک نهاد نیز بدلیل عقاید سیاسی؛ اجتماعی و دینی به همین کیفری که اکنون آقای تاج زاده که دیگر معاون وزیر کشور نیستند و از آن شاکی شده اند گرفتار بوده اند.
آقای تاجزاده و دیگر اسرای در بند خدایگان امام معصوم علی آقا رهبر باید فوراً آزاد شوند!
تنها راه رهایی؛ تلاش بی امان در سرنگونی نظام پربرکت، “اصلاح طلب ” و غیره میباشد و لا غیر.
تبریک