چپ آمریکایی و منتقدان سیاست خارجی آمریکا به دلیل باور بنیادی به تنوع و تکثر نمی توانند اسلام هراسی را بپذیرند، اما این جریان هنوز نتوانسته تمایز میان اسلام و اسلامگرایی بنیادگرا را درک و هضم کند. خطری که امروز دنیا را تهدید می کند اسلام نیست (چپهای آمریکایی این را به درستی درک کردهاند) بلکه اسلامگرایی بنیادگرا است (این خطر را درک نکردهاند). چپهای آمریکایی هنوز نتوانستهاند سازوکار ایدئولوژی سازی از اسلام و تبدیل این ایدئولوژی به یک برنامه سیاسی برای کسب قدرت در یک منطقه یا کشور و سپس گسترش طلبی و برپایی امپراطوری توسط آن را (که بمب اتمی از ضرورتهای آن در جهان امروز است) درک کنند. زندگی تحت حکومت طالبان یا جمهوری اسلامی تجربه نحوه متفاوتی از زندگی در قالب نسبیت گرایی فرهنگی و استقلال از ابرقدرتها نیست، زندگی در جهنم است.