کنار ګذاشتن تعصبهای غیر علمی و زن ستیزی؟ دوستان ګرامی بیخود با هم مجادله نکنید و کاسه کوزه ها را سر دینها نشکنید. مشګل در جای دیګری است. مشګل در حسادت ماست در جهالت ماست در تمامیت خواهی ماست در عقل کل بودن ماست. نادانانی که ادعای دانایی دارند و با فحاشی و دشنام و ناسزا میخواهند حرف خود را با زور فشار و ایجاد ترس و وحشت به کرسی بنشانند. کسانی که از خواندن حتی قراڼ کریم و درک آنهم عاجز هستند ولی خود را علامه دهر فرض میکنند و میخواهند با توهین و تهمت حرف خود را مثلا ثابت کنند آنان که دارای فکری پرت و علیلی هستند حتی در آغوش ګرفتن یک مرغ را هم عملی موهن و جنسی میدانند خودتان ببینید که مغزشان تا حد انباشه از سکس شهوت است که حتی از مرغکی بینوا هم توقع سکس دارند. زیرا کاملا قیاس به نفس میکنند آنان از عشق والایی دوستی و محبت کاملا عاری شده اند و تنها به آلات تناسلی خودشان آویزان هستند. آنان زن با معرفت و دانشمند و تحصیکرده و زیبا را هم تنها به چشم همان آلت تناسلی اش نګاه میکنند زیرا در مغز معیوبشان اثری از زیبایی آراستګی علم و دانش عشق و محبت باقی نمانده است. باعث کمال تاسف است که مردم مارا این چنین شهوت فروش کرده اند زنان ما از دست این دیوانه ګان خود سوزی میکنند آنان به پسربچه ها هم رحم نمی کنند. آنان اسلام را آلوده کرده و آبروی بین المللی اسلام را برده اند. آنان خشم و نفرت را مردم نهادینه میکنند تا از اسلام فرار کنند و همه بدبختی ها را از دین و از اسلام بدانند. مرد بایست چشم پاک باشد ګفتار نیک رفتار نیک و اندیشه نیک داشته باشد.
واضح است که سیستم تفرقه افکن از به آوردن هیزم مشغول خواهد شد تا این بی خردان را آدمکهای خود بنماید. آنان نه فلسفه دین را میدانند و نه به زمان و مکان میتوانند فکر کنند. آیا فرزندان آدم و حوا که مثلا برادر خواهر بودند با هم ازدواج بدون قباله نکردند و باهم همبستر نشدند؟ آیا خداوند نمی توانست که حضرت آدم و حوا را با مثلا پوست مثل شیر خلق کند؟ اګر از برهنګی ایراد میګیرند که از کار صانع و نقاش ایراد ګرفته اند؟ مشګل ما کمبودهای علمی اخلاقی فرهنګی است نداشتن کار کسب و نداشتن دانش در سطح اروپا نداشتن آزادی و غرق بودن در خرافات و جهل؟ آنقدر زن ستیزی کرده اند که زنان از خودشان به عنوان زن دارند بیزار میشوند در صورتیکه زن یعنی زاینده و شاهکار آفرینش خداوند است که او را زیبا و دلربا خلق فرمود تا مرد به او نیاز داشته باشد. آقایان ګرام کمی غیرت داشته باشید و اینقدر فکر بد نکنید؟ متاسفانه شما با انصاف به معیارها نګاه نمی کنید. در کشورهای متعصب اسلامی زنان مجبورند که از شوهر برادر و یا پدر تمکین کنند و مثلا حجاب داشته باشند ولی در آمریکا که کشوری بیشتر زن سالار است تا مرد سالار نمی شود به زنان چیزی را که دوست ندارند تحمیل کرد. بیشتر قضات دادګاهها آمریک زن هستند و براحتی طرف زن را میګیرند. پدری دختری داشت که بسیار میخواست آزاد باشد. پدر بسیار متعصب بود و اجازه نمی داد که دخترش دوست پسر داشته باشد. دختر به پلیس مراجعه میکند و از پدرش شکایت میکند پلیس پدر را به دادګاه می کشاند و دادګاه هم پدررا محکوم میکند که علاوه بر اینکه بایست مخارج دخترش را بپردازد حق ندارد به اوکاری تکلیف کند.
هنګامیکه کسی از کشورهای متعصب اسلامی به اروپ میآید و اینهمه زنان دکتولته پوښ و نیمه برهنه را می بیند که حتی ممکن است به او سلام هم بکند فکر میکند که آنان راه میدهند و تا بسمت کسی میرود ناګهان سیلی بصورتش زده میشود. اګر به زنتان سخت ګیری کنید به دادګاه میرود و شما را تلاق میدهد و نیمی از ثروت شما هم به او داده میشود. شنا کردن و رقصیدن و بوسیدن زنان توسط مردان اینجا یک عمل عادی و دوستانه است و هیچ جنبه سکسی ندارد. یادم میآید که در همسایګی ما یک خانم بسیار زیبا بود که کاملا لخت مادر زاد شنا میکرد. جوانان حریص از در دیوار بالا میرفتند که اورا کاملا برهنه ببینند. بوی ګفتم که این کار شما درست نیست ممکن است که این بچه ها از درخت پایین بیفتند و مجروح شوند. لااقل مایوی دو تکه ای بپوشید. ګفت من برای خاطر آنان چرا بایست از آزادی خود صرف نظر کنم این مشګل آنان است که بایست خودشان را کنترل کنند و چشمانشان را درویش نمایند. اینجا معیارها فرق میکند. اګر زنی شما را بغل کرد در آغوش ګرفت وبوسید اګر سن او کمتر از هیجده سال باشد شما نمی توانید اورا ببوسید.
ولی اګر بالای هیجده است شما میتوانید اورا در آغوش بګیرید وببوسید. و این کاملا امری معمولی است. دختری یا زن زیبایی ممکن است دستش را زیر بغل شما بکند و یا حتی دستان را در دست خودش بګیرد ولی این به این معنی نیست که او بشما راه داده است. دختر زیبایی ممکن است جلوی شما آمده و تعظیم کند و شما را دعوت به رقص نماید ولی همین دختر فردا ممکن است که حتی بصورت شما نګاهی هم نکند. اګر مردم ما به کشورهای غربی نروند شاید بهتر باشد زیرا نه مردم آنکشورها آنها را قبول دارند و نه مردم کشور خودشان. زیرا چیزی مابین این دو فرهنګ خواهند بود. متاسفانه سیستم کنونی مردم مارا آواره شرق غرب کرده است و کشورهای مارا درهم برهم ساخته؟ متاسفانه بندګان شهوت حرص و طمع تنها با معیار خودشان دیګران را می سنجند؟ و از دوستی عشق های پاک مغزشان تهی است و بنده آلت تناسلی خود هستند. من از آڼان توقعی ندارم زیرا درک بیشتری از محبت و انسانیت ندارند و براحتی بمال ناموس دیګران دست درازی …