در پستوی ایدئولوژیهای کپک زده در ممالک محروسه؛ بجز وحوش اسلامیست سوار بر شتر مُراد و ملک الحاجهای آنها که غالباً هواداران معجون آش نذری چپول-مذهبی با اسانس ملی بازی شارلاتان علی شریعتی تشریف دارند- با ملی بازان کورشالهی اشتباه نشوند- یک عدۀ دیگر هم مشغول سینه زنی و شلتاق میباشند.
این آخریها با دل نگرانی برای پلوتاریا (همان مستضعفین وحوش) و جهت مبارزه با کاپیتالیستهای “جنگ طلب” در کشورهای سرمایهداری جول و پلاس پهن کرده و سرگرم تلنبار سرمایه میباشند. اینان ایرانیان خرکمونیست تشریف دارند*.
این داعیان دموکراسی از نوع دیکتاتوری پلوتاریا، پاهاشونو تو یه پوتین کردن که رفیق لنین، استالین، انور خوجه و دیگر رفقا، مارکس و انگلس را خوب تلمذ و درک نکردن و برای همین هم شوروی اینجوری شد، آلبانی اونجوری و اینکه چین شده پایتخت دوم کاپیتالیسم هم بخاطر آنستکه مائو از اول کارش خراب بود.
به عبارت دیگر؛ با اینکه ایران خانوم صبوراست، برای بعضیها یک نخود عقل سلیم هم چیز خوبی است.
از این سموم که بر طرف بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی
تبریک
* هواداران عدالت اجتماعی با خرکمونیستها کوچکترین سنخیتی ندارند.