چو آید فرخنده فردا
از ما بگذارید نمایش
زنجیرها را
بیندازید دام چشم
سمت آنانِ در بند
نیز بر زندانبانان
نبودی فرزند
دیشب دوتا قلدر
شمشیر ها را صدا دادند
یک زندانبان , ز شهری دیگر
شلاق بر فردی فرود آورد , لیک
شلاقش بر خود برگشت
آن دیگر زندانبان در خاک است
قاه قاه , سه ابله گویند
کلاغان در سوگ هستند
آری من هم ایکاش روزی
زنجیرها تماشا بگذارم.
آناهید حجتی