اوسِکار
پاسدار،
سگِ مرا نکش
سگ من دشمنِ ما نیست
سگِ من حیوانیست با وقار
اسمش، اوسِکار
او، سه، کار
او، سه کار میکند،
که هیچکدامش مستحقِ اعدام نیست
او جاسوس نیست،
محارب نیست
او تبلیغاتی نیست،
او حتی واغ واغی هم نیست
اوسِکار سیاسی هم نیست
او به هیچ کسی اهانت نمیکند
حتی به ماهِ بدر هم عوعو نمیکند
اوسِکار،
(سوای خوردن و نوشیدن و ریدن و شاشیدن،
که همهء بندگانِ پروردگار به آن مشغولند)
سه کار میکند که هیچکدامش بر علیه دینِ شما نیست
این سگِ مظلوم اصولاً فتنهگر نیست
او منافق نیست،
خائن نیست،
قاچاقچی موادِ مخدر هم نیست
اوسِکار تروریست هم نیست
او براندازِ نظام هم نیست
اوسِکار فقط سه کار میکند،
که هیچکدامش مستحقِ اعدام نیست
پاسدار، اوسِکار را نکش
او فقط سه کار میکند،
و من آن سه کار را دوست دارم
و من، بخاطر آن سه کار، او را دوست دارم
اوسِکار مرا دوست دارد،
پای تختم میخوابد،
و مرا میپاید