« گمشده در ترجمه »

حسین شریعتمداری ومرحومان ذبیح الله منصوری، احسان طبری و مش قاسم در امتحان ورودی وزارت امورخارجه شرکت کرده بودند و یکی از سوال هایشان این بود که متن کوتاه زیر را ترجمه کنند:

“As soon as Angel opened the window, wild cold wind blew many dancing snow flakes into the room”

پاسخ نامبردگان به شرح زیر بود:

ذبیح الله منصوری:

فرشته تا می توانست به اجاق فروزان آشپزخانه نزدیک شد. نقرس پایش عود کرده بود و اورا آزار می داد. چای داغ را طبق عادت همیشگی اش هورت کشید جوری که زبانش سوخت. سریع خودرا به کنار پنجره رساند و سعی کرد آن را باز کند.پنجره چوبی در اثر رطوبت باد کرده بود و بااشکال و سروصدای فراوان باز شد. فرشته سرش را بیرون آورد و زبانش را درآورد و زیر دانه های برف گرفت تا سوزش تسکین پیدا کند. دوره گردی در خیابان با صدایی حزین می خواند: سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز – مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. شیطنتش گل کرد و مشتی برف از روی هره برداشت و گلوله کرد و به سوی دوره گرد آوازه خوان پرتاب کرد. این جور ساختمان های قدیمی در آن دوران هره هایی به سمت خیابان داشت که روی آن در تابستان ها گلدان های شمعدانی را می گذاشتند و منظره دلپذیری داشت. فرشته ناگاه دلش برای برف و شیره ضعف رفت، به سوی آشپزخانه برگشت و …..

توضیح: استاد ببخشید که زمان برای این سوال کم بود و نتوانستم بقیه اش را ترجمه کنم.

حسین شریعت مداری:

اختناق و ظلم حاکم بر نظام سلطه، حتی فرشتگان را پشت پنجره های بسته استکبار حبس کرده و به آن ها اجازه بازکردن پنجره و برخورداری از هوای پاک و برف را که در این نوشته مظهر پاکی فطرت الهی بندگان خداست نمی دهد.

احسان طبری:

آنجل پنجره را رو به سوی آزادی گشود و فریاد زد: آه ای آرمان های باشکوه خلق های گرسنه که به مثابه دانه های آزاد برف رقصان در هوائید، همان گونه که رخ خلق های محروم را با نوک انگشتان آزادی بوسه میزنید، شلاق خشم خلق های محروم را نیز بی گمان بر پیکر ظلم سگ های زنجیری امپریالیسم فرود خواهید آورد.

مش قاسم:
فَسَلَخ

Meet Iranian Singles

Iranian Singles

Recipient Of The Serena Shim Award

Serena Shim Award
Meet your Persian Love Today!
Meet your Persian Love Today!