هدیه ممنوع
به دلم راه دارد
شلاق تنبیه
با پوست سنتم
خاطره غمگین دارد
راه امشب
بی قلندر است
و سرد
ارزش ما
پر از حیا
ولی دروغی محض
هدیه ای ممنوع
برای لذتی شبگیر
و تا به سحر
شک
اورنگ Jan 2012