نخیر، منظور این نیست که انتخابات جمعه در ایران درست اجرا شد یا نه. اگر جوابش به این آسونیها بود که ارزش بلاگ کردن نداشت. مساله بنیادی تر از این هاست. بعضی انتخابات جوری هستند که اگر حضرت سلیمان هم مسئولش بود (این حضرت در اجرای عدالت خیلی وضعش خوب بود) و همه آرا به درستی شمرده میشد، باز هم سر مردم کلاه میرفت. به عنوان مثل مسابقهای سه طرفه بین آقا موشه، خاله سوسکه، و لؤلؤ خور خوره را در نظر بگیرید.
۲۰۰ نفر رای دهنده (فرض کنیم همه شون قزوینی هستند) این ۳ شخصیت را به ترتیب ترجیح اینطور ارزیابی میکنند:
۱. موش ۲. لؤلؤ، ۳. سوسک
۱۹۵ رای دهنده رشتی داریم که ترجیح آنها به این ترتیب است:
۱.`سوسک ۲. لؤلؤ ۳.موش
۲۰ تا رای دهنده در بقیه موندن (تبریزی ها) که ترتیب ترجیح آنان اینطور است:
۱. لؤلؤ ۲.سوسک ۳. موش
خوب با این وضع آقا موشه نماینده مجلس میشه چون ۲۰۰ نفر قزوینی بهش رای دادن. خاله سوسکه دوم میشه چون ۱۹۵ نفر رشتی به او رای دادند. بدبخت لؤلؤ با فقط ۲۰ رای تبریزیها سوم میشه. ولی اینطور رای شماری رایج و بنظر منطقی انتخاب مردم را به ترتیب ترجیح به درستی نمیرساند. حالا چرا، توضیحش این است که اگر نامزد هارا دو تا دو تا مقایسه کنیم و اونطوری بشمریم لؤلؤ برنده میشه:
اینطوری حساب کنید: ۱۹۵ رشتی لؤلؤ را به آقا موشه ترجیح میدهند. ۲۰ نفر تبریزی هم باز لؤلؤ را به آقا موشه ترجیح میدهند. در جمع شد ۲۱۵ نفر (رشت + تبریز) که لؤلؤ را به آقا موشه ترجیح میدهند. از آن طرف فقط اون ۲۰۰ قزوینی آقا موشه رو به لؤلؤ ترجیح میدن. پس در این انتخابات که ۲۱۵ نفر لؤلؤ رو به آقا موشه ترجیح میدان و فقط ۲۰۰ نفر آقا موشه رو از لؤلؤ بیشتر دوست دارن چرا آقا موشه برنده شد؟
خلاصه میگم مواظب باشین قزوینیها سرتون کلاه نذارن، کلک بازی شون خوبه.
برای بهبود وضع به این مقاله مراجعه کنید.